سرزمین شکلک

شکلکهای جدید برای وبلاگ ,شکلکهای خوشگل

سرزمین شکلک

شکلکهای جدید برای وبلاگ ,شکلکهای خوشگل

اشرف‌الملوک پهلوی- مشهور به والاحضرت اشرف پهلوی

اشرف‌الملوک پهلوی (متولد ۱۲۹۸ در تهران، ایران)، مشهور به والاحضرت اشرف پهلوی، فرزند رضاشاه و تاج الملوک آیرملو و خواهر دوقلوی محمدرضا شاه پهلوی است. وی دیپلمات و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.۱ از وی به عنوان یکی از عوامل موثر در جریان کودتای ۲۸ مرداد و سقوط محمد مصدق نام برده شده است.  ازندگی‌نامه از راست:اشرف پهلوی، شهناز پهلوی، تاج الملوک، محمدرضا شاه پهلوی و فرح پهلوی. (مراسم نامزدی محمدرضاشاه و فرح دیبا) اشرف پهلوی، سخنرانی در سازمان ملل متحد، اسفند ۱۳۴۷. اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضاشاه پهلوی، به عنوان یکی از چهره ­های تأثیرگذار دربار پهلوی، چهارم آبان ۱۲۹۸، پنج ساعت پس از محمدرضا در تهران به دنیا آمد. نام اصلی وی زهرا است که پس از به سلطنت رسیدن پدرش، رضاشاه، به اشرف الملوک ملقب شد. مادرش تاج الملوک از خانواده‌های نظامی مهاجری بود که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمده بودند. اشرف دارای ده خواهر و برادر تنی (شمس، محمدرضا، علیرضا) و ناتنی (همدم السلطنه، فاطمه، غلامرضا، عبدالرضا، احمدرضا، محمودرضا، حمیدرضا) از سه همسر دیگر رضاشاه بود. در شش سالگی اشرف و با به سلطنت رسیدن پدرش زندگی کاخ نشینی این خانواده آغاز شد. اشرف الملوک برادر خویش را والاحضرت خطاب می کرد، و صد تومان مقرری ماهانه از رضاشاه داشت و اسب سواری و اتومبیل به خصوص از نوع آمریکایی از چیزهای مورد علاقه وی بود. اشرف تحصیلات خود را در مدرسه دخترانه زرتشتی ها گذراند و زبان فرانسه را از معلم خانوادگی دربار، مادام ارفع فراگرفت و اولین آشنایی های اشرف با غرب نیز از تعاریف مادام ارفع در همین جا شکل گرفت. اولین سفر وی به اروپا در سال ۱۳۱۲ برای دیدار ولیعهد در سوئیس رخ داد که به علت علاقه‌مندی شدید به زندگی در اروپا و نیز تحصیل، از پدر تقاضای ماندن در کنار برادر جهت ادامه تحصیلات نمود که به دلیل عدم اجازه رضاشاه، پس از مدتی به ایران بازگشت . خانواده رضاشاه و از جمله اشرف از نخستین افرادی بودند که بنابر تصمیم رضاشاه بر تغییر الگوی ایرانی بر اساس غرب، به صورت بی حجاب در مراسم جشن فارغ التحصیلی دانشسرای عالی در ۱۳۱۴ شرکت جستند. اشرف در سن ۱۷ سالگی به توصیه پدرش رضاشاه پهلوی با علی قوام پسر قوام‌الملک شیرازی ازدواج کرد که بعد از ۲۰ شهریور این ازدواج به طلاق انجامید. ثمره آن هم پسری بنام شهرام پهلوی‌نیا بود.رضاشاه به هنگام خروج از کشور و نیز در تبعید همواره به اشرف تأکید می کرد که در کنار برادر خویش مانده و مراقب وی در امر سلطنت باشد. در سال ۱۳۲۲، اشرف جهت همراهی فوزیه عازم مصر شد که درآنجا با احمد شفیق آشنا شد، این آشنایی به ازدواج منجر شد .که البته چند سالی بیشتر دوام نیافت و این زوج در سال ۱۳۲۹؛ یعنی ۹ سال پیش از طلاق رسمی، یکدیگر را ترک گفتند. ثمره این ازدواج دو فرزند به نامهای شهریار شفیق و آزاده شفیق بود(احمد شفیق مدتی رئیس کل شرکت هواپیمائی کشور می‌شود و بعدها به تجارت می‌پردازد و مدتی بعد بر اثر سرطان فوت می‌شود). اشرف در تعیین دولت های بعد از شهریور ۱۳۲۰ همچون مخالفت با قوام، روی کار آمدن هژیر و رزم آرا دخالت اساسی داشت. وی در دوران نخست وزیری مصدق بخاطر دخالت در سیاست و حمایت از مخالفان دولت از کشور تبعید شد و به فرانسه رفت. از او بعنوان یکی از عوامل موثر در کودتای ۲۸ مرداد نامبرده می شود.وی اواخر ۱۳۳۲ به ایران بازگشت .اشرف در دهه ۴۰ با جوان تحصیل کرده‌ای به نام مهدی بوشهری در پاریس ازدواج کرد. جلسه‌ای با حضور اشرف پهلوی، علی‌اشرف احمدی، محمدصفی اصفیا، منوچهر اقبال، عبدالرضا انصاری، مجید رهنما، عبدالحسین سمیعی و عبدالمجید مجیدی یکی از عمده ترین اقدماتی که اشرف بدان دست زد، یک سلسله فعالیت های اجتماعی بود، که در قالب آن به امور سیاسی، کسب درآمد و... برای خود می پرداخت. اشرف پس از ازدواج با احمد شفیق در ۱۳۲۲، بنیاد خدمات اجتماعی را راه اندازی کرد.در اواخر ۱۳۲۶ سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تحت ریاست محمدرضا و نیابت اشرف احداث شد. شورای عالی جمعیت زنان ایران نیز در اسفند ۱۳۲۷ به ریاست اشرف تشکیل شد. وی همچنین ریاست جمعیت زنان صلح جو، سازمان زنان، کمیسیون مقام زن وابسته به سازمان ملل متحد، نیابت ریاست کمسیون مبارزه با بیسوادی در ۱۳۴۲ و نیز ریاست کمیته ایرانی حقوق بشر و ریاست هیأت نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از ۱۳۴۵ به بعد را بر عهده داشت و در پی دستیابی به مقام دبیر کلی سازمان ملل نیز بود که بدان نائل نشد. او یکی از سه زنی است که از سال ۱۹۴۸ تا کنون ریاست کمیسیون سالانه حقوق بشر سامان ملل متحد را بر عهده داشته است.۲ وی از دانشگاه برندایس در سال ۱۹۷۰ دکترای افتخاری حقوق دریافت نمود.۳ محمدرضا پهلوی و اشرف پهلوی در جوانی. اشرف در راستای این خدمات اجتماعی و در واقع انجام برخی مذاکرات سیاسی و... به دعوت صلیب سرخ به کشورهای مختلفی سفر کرد؛ از جمله سفر به شوروی در بهار ۱۳۲۵ با عنوان بازدید از بیمارستان های روسیه و ملاقات با استالین، سفر به انگلستان، سوئد، آمریکا، هندوستان، پاکستان، چین، کره شمالی و کشورهای آفریقایی که عمدتاً بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود.او در این سفرها با بسیاری از سیاست‌مداران از جمله بوتو، جواهر لعل نهرو، گاندی، استالین، مارشال تیتو، هایلا سلاسی، جان اف کندی، چائوشسکو و سوهارتو دیدار داشت. اشرف پهلوی کتاب خاطرات خود را به نام چهره هایی در یک آینه منتشر کرد و تا کنون کتاب‌ها و مقالات متعددی در مورد او به رشته تحریر درآمده است که از آن جمله می‌توان از کتاب این سه زن اثر مسعود بهنود نام برد. پس از تبعید به آمریکا اشرف در منزل خود در شماره ۲۹ بیکمن پلیس در منهتن، نیویورک سیتی و ویلایی در ژوان لوپن درنیس فرانسه اقامت داشته است. این خانه در سال ۲۰۱۴، با قیمتی بالغ بر ۴۹ میلیون دلار رکورددار گرانترین خانه‌ها در نیویورک، منطقهٔ جنوب پارک مرکزی بوده است.۴ وی اکنون مبتلا به آلزایمر است.۵ اتهام فساد مالی در خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی آمده که ارتشبد فتح الله مین باشیان، در جلسه‌ای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش می شده تا برای مداواهای خاص به خارج بروند افزایش یابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بوده: "این کار اگر با هزینه‌های فسق و فجور والاحضرت اشرف (خواهرشاه) مقایسه شود مثل قطره‌ای در اقیانوس است".۶ در سال ۱۹۶۰ اشرف پهلوی به اتهام قاچاق هروئین به ارزش ۲ میلیون دلار در فرودگاه ژنو بازداشت شد. وی تا هنگام انقلاب که از ایران گریخت در داخل نیز به عنوان فروشنده مواد مخدر در کشور شهره بود.۷ اردشیر زاهدی مدعی است که هویدا ۳۵۰ هزار دلار برای مخارج شخصی شاهدخت اشرف به او پرداخته است. زاهدی می‌گفت اشرف می‌خواست یکی از معشوقان خود را به جلسات سازمان ملل ببرد. به گفته زاهدی، این معشوق گفته بود برای چنین سفری سیصد هزار دلار می‌طلبد. به رغم مخالفت شدید زاهدی با پرداخت این مبلغ، هیئت دولت، با پرداخت آن موافقت کرد.۸۹ سیا در گزارشی درباره فساد خاندان پهلوی می‌نویسد: «اخیراً رئیس یکی از بزرگترین بانکهای ایران به یکی از مقامات سفارت گفته که چندی پیش، توجه شاه را به یکی از معاملات اشرف جلب کرده بود. گفته بود اگر جزئیات این معامله علنی شود، بازتاب منفی خواهد داشت. شاه به این گزارش توجهی نکرد. رئیس بانک می‌گفت اگر کسی دیگر جز اشرف این کار را کرده بود، ده سال حبس می‌کشید».۱۰ شهرام، پسر ارشد شاهدخت اشرف، در آن روزها به عنوان دلال و کارچاق‌کن شهره شهر بود. سازمان سیا معتقد بود، شهرام در برخی زمینه‌ها، راه مادرش را دنبال می‌کند و در تهران به عنوان کارچاق‌کن شهرت بدی پیدا کرده و در حدود بیست شرکت مختلف صاحب سهم است... بی‌پرواترین و لاابالی‌ترین عمل او فروش آثار ملی و عتیقه‌های مملکت بود.»۱۱۱۲ شوکراس به نقل از پرویز راجی، آورده است که در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش اشرف خواسته بود که کشورش را ترک کند، چرا که او به سمبل فسد و زیادخواهی‌های خاندان پهلوی مبدل شده بود. دیوارها و کف اتاق‌های کاخ او که اخیراً نوسازی و تزئین شده بود، کاملاً برهنه گشت. قالی‌ها و تابلوها بسته‌بندی شده و به یکی از خانه‌های اشرف (شاید در ژوان‌له‌پن، شاد به خانه پسرش، شهرم در لندن، شاید به حزیره متعلق به او در سیشلز) منتقل شده باشد. پس دیگرش، در یکی از شب‌های اکتبر 1978 که در کاخ مادرش شام را صرف می‌کرد، رو به تابلویی که هنوز به دیوار آویخته بود گفت: «این یکی را فراموش کرده‌اند بردارند».۱۳ سازمان زنان این سازمان مهمترین سازمان زنان در عصر پهلوی بود. 

میرزاده عشقی نمایشنامه نویس

میرزاده عشقی (زادهٔ ۱۲۷۳ خورشیدی در همدان)، نمایشنامه نویس، شاعر دوران مشروطیّت، روزنامه‌نگار، نویسنده و مدیر نشریه قرن بیستم بود؛ که در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۰۳ خورشیدی در تهران - در دوره نخست وزیری رضاخان - ترور شد. میرزاده عشقی نام اصلیش «سید محمدرضا کردستانی» و فرزند «حاج سید ابوالقاسم کردستانی» بود و در تاریخ دوازدهم جمادی‌الآخر سال ۱۳۱۲ هجری قمری مطابق ۲۰ آذرماه ۱۲۷۳ خورشیدی و سال ۱۸۹۴ میلادی در همدان زاده شد. سالهای کودکی را در مکتب‌خانه‌های محلی و از سن هفت سالگی به بعد در آموزشگاه‌های «الفت» و «آلیانس» به تحصیل فارسی و فرانسه اشتغال داشته، پیش از آنکه گواهی نامه از این مدرسه دریافت کند در تجارتخانه یک بازرگان فرانسوی به شغل مترجمی پرداخته و به زبان فرانسه مسلط شد. دوره تحصیلی وی تا سن هفده سالگی بیشتر طول نکشید، در آغاز سن ۱۵ سالگی به اصفهان رفت، سپس برای اتمام تحصیلات به تهران آمد، بیش از سه ماه نگذشت که به همدان بازگشت وچهار ماه بعدش به اصرار پدر برای تحصیل عازم پایتخت شد ولی عشقی از تهران به رشت و بندر انزلی رهسپار و از آنجا به مرکز باز آمد. هنگامی که در همدان بسر می‌برد اوائل جنگ جهانی اول ۱۹۱۴–۱۹۱۸ میلادی به عبارت دیگر دوره کشمکش سیاست متفقین و دول متحده بود. عشقی به هواخواهی از عثمانی‌ها پرداخت و زمانی که چند هزار تن مهاجر ایرانی در عبور از غرب ایران به سوی استانبول می‌رفتند او هم به آنها پیوست و همراه مهاجرین به آنجا رفت. عشقی چند سالی در استانبول بود، در شعبه علوم اجتماعی و فلسفه دارالفنون باب عالی جزء مستمعین آزاد حضور می‌یافت، پیش از این سفر هم یک باربه همراهی آلمانیها به بیجار و کردستان رفته بود. «اپرای رستاخیز شهریاران ایران» را عشقی در استانبول نوشت. این منظومه اثر مشاهدات او از ویرانه‌های طاق کسری در مدائن هنگام عبور از بغداد و موصل به استانبول بوده‌است. در سال ۱۳۳۳ ه. ق. «روزنامه عشقی» را در همدان انتشار داد. «نوروزی نامه» را نیز در سال ۱۳۳۶ ه. ق. پانزده روز پیش از رسیدن فصل بهار در استانبول سرود. عشقی از استانبول به همدان رفت و باز به تهران شتافت. او چند سال آخر عمرش را در تهران به سر برد، قطعه «کفن سیاه» را در باب روزگار زنان و حجاب آنان با مسمط نوشت. در واقع این اثر با ثمرش، تاریخچهٔ تز انقلاب مشروطیت و دوره‌ای که شاعر می‌زیست می‌باشد.۱پیوند مرده عشقی گاه گاهی در روزنامه‌ها و مجلات اشعار و مقالاتی منتشر می‌ساخت که بیشتر جنبهٔ وطنی واجتماعی داشت، چندی هم شخصاً روزنامه «قرن بیستم» را با قطع بزرگ در چهار صفحه منتشر می‌کرد که امتیازش به خود او تعلق داشت لیکن بیش از ۱۷ شماره انتشار نیافت. در آخرین کابینه حسن پیرنیا، مشیرالدوله از طرف وزارت کشور به ریاست شهرداری اصفهان انتخاب گردید ولی نپذیرفت. عشقی پس از بازگشت در صف مخالفان جدی سردار سپه درآمد. شاید شعرهای عشقی به علت عمر کوتاه شاعری‌اش هیچ‌گاه مجال پخته شدن پیدا نکردند، اما صراحت لهجه، نکته‌بینی و تحلیل بسیار فنی او در مورد تحولات سیاسی و اجتماعی دوره خودش بسیار مشهوداست. به عقیدهٔ بسیاری از مورخین، عشقی از مهم‌ترین روشنفکران مولود روشنگری پس از مشروطه بود. ترور عشقی در آغاز زمزمهٔ جمهوریت، عشقی دوباره روزنامه «قرن بیستم» را با قطع کوچک در هشت صفحه منتشر کرد که یک شماره بیشتر انتشار نیافت وبر اثر مخالفت، روزنامه‌اش توقیف شد و خود شاعر نیز به دست دو نفر در بامداد دوازدهم تیر ماه ۱۳۰۳ خورشیدی در خانه مسکونی‌اش جنب دروازه دولت، سه راه سپهسالار، کوچه قطب الدوله هدف گلوله قرار گرفت. عشقی، زبانی آتشین و نیش‌دار داشت. او در روز ۱۲ تیرماه ۱۳۰۳ خورشیدی، در تهران هدف گلولهٔ افراد ناشناس قرار گرفت و در ۳۱ سالگی، چشم از جهان فرو بست. دو روز پیش از آن یکی از دوستانش (میر محسن خان) به طور اتفاقی، در اتاق محرمانه اداره تامینات خبر «عشقی، محرمانه کشته شود» را شنیده بود.۲ مزار او در ابن بابویه و در گوشه‌ای متروک (در نزدیکی مزار نصرت الدوله فیروز) قرار دارد. ترور عشقی به نقل از کتاب سده میلاد آرامگاه میرزاده عشقی در گورستان ابن‌بابویه، شهر ری چند روزی بود که غبار اندوهی، سخت روح حساس میرزاده عشقی شاعر جوان را پوشانیده بود، رنجورشده بود و شبها آسوده نمی‌خوابید. یگ شب عشقی تا خیلی از شب گذشته خوابش نمی‌برد. آن شب بر خلاف همه شب که بعداز شام به رختخواب می‌رفت میل خوابیدان نداشت. کسل بود، روحش گرفته و دردناک، از یک چیزناشناس در بیم و اظطراب بود ... روز بعد، به دوستی گفته بود که دلم می‌خواهد زنده بمانم وبرای آزادی ایران هر قدر می‌توانم بکوشم ... من که از این زندگی سیر شده‌ام، اگر خوشحالم زنده‌ام برای این است که برای وطنم، فرزندی لایق و فداکار باشم و تا آنجا که میسر است برای نجات کشورم کار کنم. دو سه شب بود که دو نفر ناشناس پیرامون خانهٔ عشقی کشیک می‌کشیدند. عشقی به نصیحت دوستانش از خانه بیرون نمی‌رفت. کسی را هم نزد خود نمی‌پذیرفت؛ ولی آن دو نفر ناشناس، پیوسته مرافب بودند که عشقی تنها بشود وبه سراغش بروند. تمام شب دوازدهم تیر ماه ۱۳۰۳ را عشقی ناراحت به سر برده بود. صبح آن شب عشقی، خسته، لب حوض دستهایش را می‌شست. پسر عموی او که از چندی پیش مراقب او بود بیرون رفته بود. کلفت خانه هم برای خرید رفته بود و در خانه را باز گذاشته بود. در حیاط باز شد و سه نفر بدون اجازه وارد خانه عشقی شدند، عشقی از آنها پرسید که چه کار دارند؟ آنها جواب دادند که شب گذشته، شکایتی از سردار اکرم همدانی به منزل او داده‌اند که عشقی آن را به چاپ برساند و اکنون برای گرفتن جواب عریضه آمده‌اند. عشقی خندان تعارف کرده ومی خواست برای پذیرایی آنها را به اتاق ببرد ودر حالی که با یکی از آنان صحبت کنان جلو بود، یکی از دو نفر، از عقب تیری به سوی او خالی کرد و بی درنگ هر سه نفر فرار کردند. عشقی فریاد کشید وخود را به کوچه رسانید. در آنجا از شدت درد به جوی آب افتاد. همسایه‌ها به صدای تیر وفریاد عشقی جوان، سراسیمه از خانه بیرون ریختند و «محمد هرسینی» قاتل را دستگیر نمودند. اسم قاتل «ابوالقاسم» بود. او از مهاجرین قفقاز بود. عشقی را به بیمارستان شهربانی بردند. در تختخوابی افتاده ولحافی رویش کشیده شده بود. رنگش به کلی پریده بود وعرق مرگ بر چهرهٔ پاک و دلربایش نشسته بود. تنش سرد شده واز سرما به خود می‌پیچید. عشقی در زحمت وشکنجه درد شدیدی فرو بود. ناله می‌کرد وداد می‌زد که یا مرا از اینجا بیرون ببرید ویا یک گلوله دیگر به من بزنید وآسوده‌ام بکنید. گلولهٔ سربی از طرف چپ زیر قلبش گیر کرده بود. خون زیادی می‌آمد. بعداز چهار ساعت درد و شکنجه، عشقی جوان وبدبخت چشم از جهان بربست. پیراهن خونینش را روی جنازه‌اش گذاشته و تابوت را به مسجد سپهسالار بردند. صبح روز بعد تمام تهران عزادار بود. دانشمندان، دانش آموزان، کاسب کارها واهالی محل طوق و علم بلند کرده وجنازهٔ شاعر جوان را در حالی که پیراهن خونین او روی تابوت بود برداشته وحرکت کردند. هر کس جنازه را می‌دید می‌گریست و می‌گفت: تهران چنین سوگواری را یک بار دیگر نخواهد دید.۳۴ این شعر معروف بر کنار سنگ قبر وی حک شده است: خاکم به سر، زغصه به سر خاک اگر کنم خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟ من آن نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم معشوق عشقی ای وطن ای عشق پاک من ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم از اشعار معروف عشقی می‌توان از نوروزی‌نامه، سه تابلو مریم، احتیاج و رستاخیز نام برد. نمونه شعر شعری که بر روی آرامگاه عشقی نوشته شده است شعر باید رید، یکی از تندترین و معروف‌ترین اشعار عشقی است. بعد از این بر وطن و بوم و برش باید رید به چنین مجلس و بر کر و فرش باید رید به حقیقت در عدل ار در این بام و بر است به چنین عدل و به دیوار و درش باید رید آن‌که بگرفته از او تا کمر ایران را گه به مکافات الی تا کمرش باید رید پدر ملت ایران اگر این بی پدر است بر چنین ملت و گور پدرش باید رید به مدرس نتوان کرد جسارت اما آن‌قدر هست که بر ریش خرش باید رید این حرارت که به خود احمد آذر دارد تا که خاموش شود بر شررش باید رید شفق سرخ نوشت آصف کرمانی مرد غفرالله کنون بر اثرش باید رید آن دهستانی بی مدرک تحمیلی لر از توک پاش الی مغز سرش باید رید گر ندارد ضرر و نفع مشیرالدوله بهر این ملک به نفع و ضررش باید رید ار رَود موتمن‌الملک به مجلس گاهی احتراماً به سر رهگذرش باید رید

عیسی مسیح یا عیسی ناصری یا عیسی بن مریم ؟

عیسی مسیح یا عیسی ناصری یا عیسی بن مریم (عبرانی: ישוע یشوع، یونانی باستان: Ἰησοῦς ایسوس) زادهٔ ۲ تا ۷ سال پیش از میلاد و مرگ ۲۶ تا ۳۶ پس از میلاد، شخصیت مرکزی در آیین مسیحیت، یک دین الهی٬ جزء پیامبران الهی در آیین اسلام است. در باور مسیحیان، عیسی تجسّم خدا در جسم انسانی و آغازگر جریان مسیحیت است. او در شهر بیت‌لحم، از شهرهای ایالت ناصره منطقهٔ یهودیه به دنیا آمد. مسلمانان به عیسی به‌عنوان یک پیامبر الهی (اما نه فرزند خدا) باور دارند و برخی از دیگر مذاهب نیز او را شخصیت مهمی در نظر می‌گیرند. مادر وی مریم که از روح‌القدس آبستن شده بود٬ پسری زاییده که مسیحیان وی را خداوند در جسم٬ و مسلمانان آنرا معجزه می‌دانند. منابع اصلی برای بررسی زندگی عیسی چهار انجیل رسمی هستند، هرچند برخی محققان معتقدند که متن‌های دیگر چون انجیل توماس نیز به اندازه چهار انجیل سنتی برای ترسیم تاریخی عیسی اهمیت دارند.۱۲ اکثر پژوهشوران معتقدند که عیسی یک یهودی از ناحیه «جلیل» در شمال فلسطین بود که از او به‌عنوان یک معلم و شفابخش یاد می‌شد. محققان اغلب اتفاق نظر دارند که او توسط یحیی غسل تعمید یافته و در اورشلیم تحت فرمان پنطیوس پیلاطس و به جرم آشوب‌گری علیه امپراتوری روم مصلوب شد.۱۳ قطع نظر از اندک اتفاق نظرها و نتایج این‌چنینی، مطالعات آکادمیک در گاه‌نگاری وقایع، پیام مرکزی تعلیمات عیسی، طبقه اجتماعی وی و یا دلیل مصلوب شدنش تاکنون به نتایج قطعی نرسیده‌اند.۱۴ گرچه خیلی از محققان به انجیل‌ها به‌عنوان منابع تاریخی با احتیاط نگریسته‌اند، ولی اکثر محققان منتقد معتقدند حداقل بخش‌هایی از آنچه در انجیل‌ها در خصوص زندگی عیسی بیان شده صحیح است.۱۵۱۶ نگاه مسیحیت به عیسی بر پایه اعتقاد به الوهیت عیسی، مسیح بودن او همان گونه که در عهد عتیق پیشگویی شده‌است و زنده شدن او پس از مصلوب شدنش است. مسیحیان غالباً عیسی را پسر خدا می‌دانند (که معمولاً اینطور تعبیر می‌شود که او خدای پسر، رکن دوم تثلیث است) که برای رستگاری و آشتی با خدا به روی زمین آمد. آنان همچنین به تولد معجزه‌وار عیسی از یک باکره، انجام معجزات، عروج به آسمان، و بازگشت مجدد او در آینده باور دارند. در حالی که اعتقاد به تثلیث به‌طور گسترده توسط مسیحیان پذیرفته شده‌است، گروه کوچکی، دیدگاه‌های غیر تثلیثی راجع به الوهیت عیسی دارند.۱۷ در آیین اسلام، عیسی یکی از پیامبران مهم خدا در نظر گرفته می‌شود که انجیل را به همراه خود آورده و برای اثبات نبوتش معجزاتی را به نمایش می‌گذاشت.۱۸۱۹ عیسی همچنین عنوان مسیح دارد ولی از نقطه نظر اسلامی این به معنی خداگونه بودن او نیست. اسلام مصلوب شدن و سپس برخاستن او پس از مرگ را انکار کرده و بر این نظر است که او جسماً به آسمان عروج نموده‌است.۲۰ همچنین مسلمانان نیز مانند مسیحیان باور دارند که عیسی از یک دختر باکره و برگزیدهٔ خداوند به نام مریم به دنیا آمده‌است.  نام عیسی برای یهودیان عیسی نامی معمولی بوده‌است. برخی از اقوام، آن را برای نام خانوادگی انتخاب می‌کردند و برخی نیز روی فرزندان خود می‌نهادند۲۱ و سپس عیسی را در عهد جدید با نام عیسی ناصری می‌خوانند.e(متّی: باب ۲۶، آیهٔ ۷۱)؛ پسر یوسف (لوقا: باب ۴، آیهٔ ۲۲)؛ و عیسی پسر یوسف از ناصر (یوحَنّا: باب ۱، آیهٔ ۴۵) او عیسی پسر یوسف از شهر ناصره است. به‌هرحال، در مَرقُس: باب ۶، آیهٔ ۳، به‌جای پسر یوسف، او را پسر مریم برادران یعقوب و یوشا و یهودا و شمعون می‌نامد. عیسی، یسّوع، یوشع، یهوشع و یهوشوع (صیغهٔ کامل) نیز خوانده شده‌است و در زبان عبری همهٔ آنها برابرند. در انجیل، یسّوع مسیح ۵۰ بار، عیسی مسیح ۱۰۰ بار و لفظ مسیح ۳۰۰ بار آمده‌است.۲۲ عیسی در زبان عبری به‌معنی «خدا کمک می‌کند» (بعدها به‌معنی «خدا نجات می‌دهد») است. عیسی در یک نقش موزاییک متعلق به قرن ششم میلادی (در کلیسایی در شهر روانا در ایتالیا) گاه‌شماری سال دقیق تولد عیسی از نگاه باستان‌شناسان مشخص نیست. نظر یوسیبیوس، مورخ قدیمی کلیسا، این است که او ۵۲۰۰ سال پس از خلقت به دنیا آمد.۲۳ انجیل‌های متی و لوقا آن را در زمان هیرودیس، که سال ۴ قبل از میلاد مرد، قرار می‌دهند.۲۴ لوقا همچنین عنوان می‌کند که تولد همزمان با سرشماری یهودیه، سال ۶ میلادی، بوده‌است.۲۵ دانشوران معاصر تولد عیسی را بین ۴ و ۶ قبل از میلاد تخمین می‌زنند.۲۶ مرگ وی در انجیل‌ها در زمان استان‌داری پیلاتس، ۲۶ تا ۳۶ میلادی، عنوان شده‌است.۲۷ بر اساس اناجیل متی، مرقس و لوقا، مرگ عیسی پس از عید فصح (یک عید یهودی) اتفاق افتاد. بر اساس انجیل یوحنّا، اعدام عیسی زودتر و در روز آماده شدن برای عید فصح اتفاق افتاد.۲۸ در اعتقاد بهاییان، عیسی وقت کشته‌شدن و عروج سی و سه سال داشته است.۲۹ زندگی بر اساس متن انجیل‌ها تصویری از مقبره منتسب به عیسی مسیح در کلیسای قبر مقدس یا کلیسای رستاخیز در شهر اورشلیم. چهار انجیل متعارف (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) از منابع اصلی برای مطالع زندگینامه عیسی هستند.۳۰۳۱ دیگر بخش‌های عهد جدید مانند رساله پولس به احتمال دهه‌های بعد از انجیل نوشته شده است٬ همچنین او نیز بخش‌های کلیدی زندگی وی را به متن کشیده است؛ مانند: شام آخر کتاب یکم قرنتیان باب ۱۱ آیات ۲۳تا۲۶. ۳۲۳۳۳۴بعضی از فرقه های جدید مسیحی راه‌کار جدیدی برای آموزش و تعلیم زندگی عیسی دارند که عهد جدید شامل آن نمی‌شود مانند انجیل توماس٬ انجیل پتروس و کتاب های انجیل معروف به اناجیل کاذبه است.۳۵۳۶ محققان مختلف نظرات بسیار مختلفی راجع به صحت تاریخی این انجیل‌ها دارند. هر انجیل زندگی عیسی و معنی اش را به نحو متفاوتی از بقیه انجیل‌ها به تصویر می‌کشد.۳۷۳۸ انجیل یوحنا زندگی نامه نبوده بلکه به زندگی عیسی از دید الهیات نگاه کرده و او را کلام(Logos) ازلی خدا و خود خدا و آفرینندهٔ جهان می‌داند.۳۹۴۰ ترکیب این داستانها در یک داستان همانند ساختن یک داستان پنجم بوده که از هرکدام از چهار داستان اصلی متفاوت خواهد بود.۳۸ بعضی از مدافعان مسیحیت اختلاف‌ها و ناسازگاری‌هایی که ظاهراً بین اناجیل وجود دارد را یک دلیل قاطع برای صحت انجیل‌ها می‌دانند؛ زیرا به گفته آنها تفاوت‌ها احتمال توطئه و همدستی را از بین برده و شباهت‌ها به مبدا مشترک آنها گواهی می‌دهد.۴۱ انجیل‌ها (مخصوصاً متی) تولد عیسی، زندگی، مرگ و رستاخیز او را برآورده شدن پیشگویی‌های عهد عتیق می‌داند. از جملهٔ آنها تولد از باکره، گریز به مصر، عمانوئیل (اشعیا ۷:۱۴)، و بنده دردکش می‌باشند.۴۲ زبان عیسی مسیح در مکالمات روزمره از زبان آرامی استفاده می‌کرد. احتمالا او تا حدودی نیز با زبان یونانی آشنایی داشت؛ ولی آشنایی او با لاتین کمتر محتمل است. در دوران او زبان عبری مخصوص فرهیختگان و متون مقدس بوده است.۴۳ تبارنامه و خانواده تبارنامهٔ عیسی در متی به صورت سنتی در قالب درخت یسی به تصویر کشیده می‌شده‌است. یسی پدر داوود پادشاه می‌باشد. در دو انجیل متی و لوقا شجره‌نامه عیسی آمده‌است. این دو شجره‌نامه تفاوت‌های اساسی با هم دارند.۴۴ و جالب این است که هر دو به جای اشاره به تبار مریم مادر مسیح، شجره‌نامه یوسف نجار شوهر مریم که مردم او را پدر مسیح می‌دانستند را بیان کرده‌اند. هر دو تبارنامه نیاکان عیسی را به داوود پادشاه رسانده و از آنجا آن را به ابراهیم می‌رسانند. انجیل متی از پسر داوود به نام سلیمان آغاز کرده و از پادشاهان اسرائیل گذشته تا به آخرین پادشاه به نام جکونیاه می‌رسد (پس از جکونیاه بنی اسرائیل به تبعید در بابل می‌رود). تبارنامهٔ لوقا طولانی تر از متی بوده و تا آدم ابوالبشر ادامه یافته، افزون بر این نام‌های بیشتری هم میان داوود و عیسی می‌آورد. در لوقا ۳:۲۱ نسب نامهٔ عیسی چنین آمده‌است: یوسف پسر هالی، پسر متات، پسر لاوی، پسر ملکی، پسر ینا، پسر یوسف، پسر متاتیا، پسر آموس، پسر ناحوم، پسر حسلی، پسر نجی، پسر مات، پسر متاتیا، پسر شمعی، پسر یوسف، پسر یهودا، پسر یوحنا، پسر ریسا، پسر زروبابل، پسر سالتیئیل، پسر نیری، پسر ملکی، پسر ادی، پسر قوسام، پسر ایلمودام، پسر عیر، پسر یوسی، پسر ایلعازر، پسر یوریم، پسر متات، پسر لاوی، پسر شمعون، پسر یهودا، پسر یوسف، پسر یونان، پسر ایلیاقیم، پسر ملیا، پسر مینان، پسر متاتا، پسر ناتان، پسر داوود، پسر یسی، پسر عوبید، پسر بوعز، پسر شلمون، پسر نحشون، پسر عمیناداب، پسر ارام، پسر حصرون، پسر فارص، پسر یهودا، پسر یعقوب، پسر اسحق، پسر ابراهیم، پسر تارح، پسر ناحور، پسر سروج، پسر رعو، پسر فالج، پسر عابر، پسر صالح، پسر قینان، پسر ارفکشاد، پسر سام، پسر نوح، پسر لمک، پسر متوشالح، پسر خنوخ، پسر یارد، پسر مهللئیل پسر قینان، پسر انوش، پسر شیث پسر آدم بود و آدم پیامبر خدا بود. نویسندگان مسیحی در طول تاریخ نظریه‌های مختلفی جهت آشتی دو تبارنامه پیشنهاد کرده‌اند: کهن‌ترین نظریهٔ موجود در منابعی که به دست ما رسیده مربوط به افریکانوس (حدود سال ۲۰۰ میلادی) است. در توجیه اینکه چرا متی پدر یوسف را یعقوب قرار داده ولی لوقا آنها را هالی، افریکانوس پیشنهاد می‌دهد که یعقوب و هالی برادرانی از یک مادر ولی دو پدر مختلف بودند. یعقوب ازدواج کرده و صاحب یوسف می‌شود، ولی او فوت می‌کند و طبق رسم آن زمان برادرش با مادر یوسف ازدواج کرده و پدرخوانده (پدر قانونی) یوسف می‌شود. بر اساس این نظریه لوقا شجره‌نامه را از طریق پدرخوانده (پدر قانونی) یوسف ادامه می‌دهد ولی متی از طریق پدر طبیعی او. بر اساس نظریه دیگری که در دوران مدرن مکرر ذکر می‌شود، بر عکس متی از طریق پدر قانونی شجره نامه را دنبال کرده و لوقا از طرف پدر طبیعی انیوس (سال ۱۴۹۰ میلادی)، مارتین لوتر، بنگل و برخی از محققین مسیحی پس از آن‌ها این نظر را دنبال کردند که لوقا شجره‌نامه مریم را داده ولی متی شجره نامه یوسف را. ترتولیان و تعداد کمی محقق مسیحی بعدی بر عکس می‌گویند که لوقا شجره نامه یوسف را داده ولی متی شجره نامه مریم را.۴۵ مورخین آکادمیک معاصر عموماً بر این نظر توافق دارند که این شجره نامه‌ها را نمی‌توان با هم آشتی داد و آن‌ها را «ساخت‌های الهیاتی» (theological constructs) در نظر می‌گیرند. به صورت مشخص‌تر، بعضی گفته‌اند که متی می‌خواسته تولد عیسی را به‌عنوان تولد یک پادشاه مسیح‌گونه بیان کند و بخاطر همین اجداد او را از طریق خط سلطنتی دنبال کرده و سلیمان را در آنها قرار داده، ولی لوقا اجداد عیسی را از طریق خط کاهنی دنبال کرده و لیوای را در آنها قرار می‌دهد.۴۶ یوسف شوهر مریم در داستان بچگی عیسی ظاهر می‌شود؛ ولی در ادامه زندگی‌نامه عیسی نامی از او برده نمی‌شود. کتابهای عهد جدید مانند متی، مرقس، و غلاطیان صحبت از اعضای خانواده عیسی کرده که شامل آنچه ممکن است خواهران و برادران عیسی بوده می‌باشد. غسل تعمید تعمید یکی از هفت آیین مقدس (هفت‌راز) است که کلیساها و مسیحیان آن را برگزار می‌کنند. این عمل از قواعد مقدس دینی بود که قبل از حضرت مسیح رواج داشت و توسط حضرت عیسی جزء فرایض قرار داده شد. تعمید عبارت است از یک نوع شست‌وشوی خاص که بر حسب نوشته قاموس کتاب مقدس، از وظایف کلیساست که باید در مورد پیروان خود انجام دهد؛ ولی، چگونگی این عمل از نظر کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها متفاوت است، پروتستان‌ها، آن را وسیله توفیق و سبب وقف در راه خدمت به خدا می‌دانند، اما کاتولیک‌ها معتقدند که این شستشو، گناه موروثی را از انسان پاک می‌کند و شیطان را از وی دور می‌سازد و اگر طفلی بدون تعمید از دنیا برود روح شیطان در وجود او باقی می‌ماند. تعمید برای اموات نیز مسئله‌ای است که به اعتقاد برخی مسیحیان انجام می‌شود و گاهی فردی زنده به جای مرده‌ای تعمید داده نشده، تعمید داده می‌شود.۴۷ دیدگاه ادیان در اناجیل مسیح صلیب را حمل می‌کند/اثر ال گرکو ۱۵۸۰ م طبق متن انجیل متی، زرتشتیان تولد عیسی را تشخیص داده و از پی آن به اورشلیم رفتند. در انجیل متی چنین آمده‌است: «و چون عیسی در ایّام هیرودیسِ پادشاه در بیتْ لَحِم یهودیه تولّد یافت، ناگاه زرتشتی چند از مشرق به اُورْشلیم آمده، گفتند: کجاست آن مولود که پادشاه یهود است زیرا که ستاره او را در مشرق دیده‌ایم و برای پرستش او آمده‌ایم؟»۴۸ سپس به راهنمائی هیرودیس به بیت لحم راهی می‌شوند و «روانه شدند که ناگاه آن ستاره‌ای که درمشرق دیده بودند، پیش روی ایشان می‌رفت تا فوق آنجایی که طفل بود رسیده، بایستاد؛ و چون ستاره را دیدند، بی‌نهایت شاد و خوشحال گشتند و به خانه درآمده، طفل را با مادرش مریم یافتند و به روی در افتاده، او را پرستش کردند و ذخایر خود را گشوده، هدایای طلا و کُنْدُر و مُّر به وی گذرانیدند.»۴۹ در انجیل یوحنا، عیسی به کلام(لوگوس، λογος) مجسم خدا تعریف شده‌است: «در ازل کلمه بود. کلمه با خدا بود و کلمه خود خدا بود. از ازل کلمه با خدا بود. همه چیز به وسیلهٔ او هستی یافت و بدون او چیزی آفریده نشد. حیات از او به وجود آمد و آن حیات نور آدمیان بود. نور در تاریکی می‌تابد و تاریکی هرگز بر آن چیره نشده‌است ... پس کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید. ما شکوه و جلالش را دیدیم ــ شکوه و جلالی شایستهٔ فرزند یگانهٔ پدر و پر از فیض و راستی.»۵۰ در الاهیات مسیحی طبق تعالیم مسیحی، مسیح شخصیت دوم تثلیث اقدس و بعد حلولی یا درون‌باشندهٔ خداست.۵۱ دکتر مهرداد فاتحی در این باره می‌نویسد: «این حلول، حلولی است در تاریخ. خدای مسیحیان در عین حال که بی‌نهایت از همهٔ مخلوقات خود برتر و با همهٔ آنها متفاوت است، ولی با آنها بیگانه نیست. بلکه چون ذات او محبت است، عار ندارد به مخلوق خود نزدیک شود وحتی با او یگانه گردد. انجیل بی‌پروا و کاملاً بر خلاف انتظار انسان اعلام می‌دارد که خدا در یک شخصیت تاریخی یعنی عیسای ناصری حلول کرده است. خدا بشریت را به خود گرفته و در سیمای یک انسان به جهان ما قدم گذاشته‌است. مسیحیان به پیروی از انجیل، این بُعد دوم از وجود خدا را که در تاریخ حلول می‌کند، «پسر» می‌خوانند.»۵۱ او همچنین می‌نویسد: خدا در بُعد دوم وجود خود یعنی «پسر» در تاریخ ظاهر شده تا پسران و دختران گمشدهٔ خود را جستجو کند. او برای رستگاری انسان رنج کشیده و بر روی صلیب جان داده‌است.۵۱ بر اساس تعالیم مسیحیت و کتاب مقدس، مسیح دارای الوهیت می‌باشد۵۲ و با خدای پدر (شخصیت اول تثلیث اقدس)۵۳ و روح القدس(شخصیت سوم تثلیث اقدس)۵۴۵۵ همذات است. در اسلام نوشتار اصلی: عیسی در اسلام موعظه بالای کوه عیسی در هنرهای اسلامی به عقیده مسلمانان عیسی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. نام و داستان وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمده‌است. مسلمانان برای عیسی معجزاتی قائل‌اند، از جمله سخن‌گفتن در گهواره در دفاع از مادر و نیز زنده‌کردن مردگان و شفای بیماران و کوران مادرزاد، و دمیدن حیات در گِلِ بیجان. با این حال قرآن عیسی را فقط بنده و فرستادهٔ خدا می‌شناسد و هرگونه اعتقاد به تثلیث یا تجسد خدا در عیسی در نزد مسلمانان شرک است. نظر مسلمانان پیرامون مرگ عیسی نیز با آنِ مسیحیان متفاوت است. طبق گفتهٔ قرآن این عیسی نبود که مصلوب شد، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. به روایتی خدا صورت عیسی را بر یکی از دشمنان وی افکند و وی به جای عیسی مصلوب شد و در نهایت عیسی به آسمان عروج کرد و از نظرها غایب شد. به اعتقاد مسلمانان شیعه عیسی در آخرالزمان همراه مهدی ظهور خواهد کرد. پشت مهدی نماز خواهد خواند و دجال یا ضد مسیح بر دست عیسی کشته خواهد شد.۵۶ عیسی ناصری از دیدگاه تاریخی دانشوران از روشهای تاریخ‌پژوهی برای بازسازی زندگانی عیسی بهره برده‌اند. در طی دو قرن تصویر عیسی که توسط تاریخنگاران به دست آمده بسیار متفاوت با تصویر مرسومی است که از عیسی در انجیل‌ها بدست می‌آید.۵۷ محققان عیسی تاریخی موضوع تحقیق خود را از عیسی مسیح مسیحیان متمایز می‌سازند.۵۸ محققین دیگری نیز می‌گویند که عیسی تنها در صورتی می‌تواند تغییراتی که شاهد آن هستیم را باعث شده باشد که عیسی ذکر شده در انجیل‌ها صحیح باشد.۵۹۶۰۶۱ منبع اولیه در مورد زندگی عیسی مسیح و تعالیم او انجیل‌ها بخصوص انجیل مرقس، متی و لوقا است. به همراه انجیل‌ها، هیچ گواه تاریخی از عیسی، چه در زمان حیاتش و چه تا سی سال پس از مرگش موجود نیست.۶۲ اکثریت انجیل پژوهشان وجود تاریخی عیسی را قبول دارند. هرچند دیدگاه آنانی که وجود تاریخی عیسی را قبول ندارند نیز طرفدارانی دارد اما این تئوری بحث برانگیز بوده و نتوانسته بسیاری از دانشوران را متقاعد نماید.۶۳۶۴۶۵۶۶۶۷ در منابع رومی این مقاله دارای فهرستی از منابع، پیوندهای بیرونی یا بخش مطالعهٔ بیشتر است، اما به خاطر نداشتن پانویس و یادکردهای درون‌خطی، منابع آن همچنان مبهم هستند. لطفاً‌ با افزودن یادکردهای دقیق این مقاله را بهبود دهید. کُرنِلیوس تاسیتوس (حدود ۱۲۵-۵۵ میلادی) در کتاب خود با عنوان «نوشته‌های تاریخی» می‌نویسد: «هیچیک از تَسَلیات انسانی، هیچیک از هدایای شاهزادگان، و نه هیچ قربانی که می‌شد به خدایان تقدیم کرد، نتوانست نِرون را از رنج رسوایی ناشی از شایعه دخالت او در آتش‌سوزی ویرانگر روم تسلی دهد. از اینرو، برای سرکوب این شایعه، او به دروغ افرادی را متهم ساخت که مسیحی خوانده می‌شدند و به خاطر خطاهای هولناکشان مورد نفرت بودند، و ایشان را با بدیع‌ترین شکنجه‌ها مجازات کرد. کریستوس(مسیح)، بنیان‌گذار این طریقت، به دست پُنطیوس پیلاطُس، فرماندار یهودیه در دورهٔ امپراتوری طیباریوس، اعدام گردیده بود. اما این خرافهٔ مرگبار که برای مدتی سرکوب شده بود، بار دیگر اشاعه یافت، نه تنها در یهودیه که محل آغاز این بدعت، بلکه در شهر روم نیز.» مارا بارسراپیون (مارا بن سرافیون) فیلسوفی اهل سوریه در سال ۷۰ میلادی و احتمالاً پیرو مکتب رواقی می‌نویسد: «چه نفعی عاید آتِنیان شد وقتی سُقراط را به مرگ سپردند؟ مگر نه اینکه قحطی و طاعون به‌عنوان مجازاتِ خطایشان بر آنان نازل شد؟ چه نفعی بردند مردان سامون که پیتاگوراس را سوزاندند؟ مگر نه اینکه در یک لحظه شن سرزمینشان را پوشاند؟ چه نفعی عاید یهودیان شد وقتی که پادشاه دانایشاننیازمند منبع را به قتل رساندند؟ مگر نه اینکه حکومتشان درست پس از آن از میان رفت؟ خدا به حَقْ انتقام این سه مرد دانا را گرفت: آتِنیان از گرسنگی هلاک شدند؛ شهرِ سامون را دریا پوشاند؛ یهودیان کاشانه‌شان ویران شد و از سرزمین خود رانده، در دنیا پراکنده شده‌اند. اما سُقراط برای همیشه نَمُرد؛ او در تندیس هیرا زندگی می‌کند. آن پادشاه دانا نیز برای همیشه نَمُرد؛ او در تعالیمی که داد زندگی می‌کند.» همچنین فِله‌گون، تالوس و سویتونیوس نیز اشاراتی به عیسی داشته‌اند.نیازمند منبع در منابع یهودی در تَلْمود بابِلی چنین می‌خوانیم: «چنین تعلیم داده شده‌است: در شب عید فِصَح، یَشوع (تلفظ عبری نام عیسی) را به دار آویختند؛ و یک منادی برای مدت چهل روز در مقابل او می‌رفت و می‌گفت: ۶۸ «او قرار است سنگ‌سار شود، زیرا مرتکب جادوگری شده، اسرائیل را گمراه کرده‌است. اگر کسی چیزی دارد که در دفاع از او بگوید، بیاید و شهادت خود را ارائه دهد.» اما چون چیزی به نفع او یافت نشد، او را در شب عید فِصَح به دار آویختند.» گفته یوسفوس مورخ یهودی قرن یک: «در این زمان، شخصی بود به نام عیسی. او انسانی بود دانا، «اگر درست باشد که او را انسان بنامیم»، چرا که او انجام‌دهندهٔ کارهای شگفت‌انگیز بود، معلم افرادی که حقیقت را با خرسندی می‌پذیرند. او بسیاری از یهودیان و غیریهودیان را به سوی خود جذب نمود. او مسیحای موعود بود؛ و وقتی پیلاطُس، به خواست رؤسا و بزرگان ما، او را محکوم به صلیب نمود، آنانی که او را از ابتدا دوست می‌داشتند، ترکش نگفتند. زیرا او در روز سوم خود را بر ایشان زنده ظاهر ساخت، همانطور که انبیای خدا این را وعده داده، هزار چیز شگفت‌انگیز دیگر را در مورد او پیشگویی کرده بودند و طایفهٔ مسیحیان که نام آنها را از او گرفته‌اند، تا به امروز از میان نرفته‌اند.» محققین پیرامون این مطالب اتفاق نظر ندارند. چرا که یوسفوس مورخی یهودی بوده و نه مسیحی و نکاتی دربارهٔ عیسی گفته که از یکی یهودی دین‌دار بعید است. به نظر می‌رسد بخش‌هایی از این نوشته که به قیام مسیح اشاره می‌کنند، بعدها توسط مسیحیان به پاراگراف فوق اضافه شده‌اند. با این حال اگر این عبارات را از متن حذف کنیم، از نوشتهٔ یوسِفوس کاملاً آشکار است که او عیسی را یک مرد دانا می‌دانسته که معجزه می‌کرده و تعالیم عمیقی می‌داده‌است.

پرندگان اندام‌شناسی و کالبدشناسی تصاویری

اندام‌ها و ساختمان بدن پرندگان برای آسان تر کردن فرایند پرواز به گونه‌ای نامعمول و البته ویژه با شرایط سازگاری یافته و مطابق نیازهای آن‌ها شده که این انعطاف‌پذیری در دیگر مهره‌داران دیده نمی‌شود و آن‌ها از این ویژگی در این سطح بی‌بهره‌اند. در مقایسه با دیگر مهره‌داران، ساختار بدنی پرندگان دارای ویژگی‌های نامتعارفی است که به واسطه نیاز آن‌ها به پرواز پدید آمده‌اند. اسکلت آن‌ها از استخوان‌هایی بسیار سبک ساخته شده‌است.  آن‌ها حفره‌ها و فضای خالی زیادی (معروف به حفره‌های هوا) در بدنشان دارند که این فضاها به دلیل ارتباط با دستگاه تنفسی‌شان از هوا پُر شده‌اند. ۳۰ کاسهٔ سر در پرندگان بالغ یکپارچه‌است و هیچ درز جمجمه‌ای در آن وجود ندارد. ۳۱ دو کاسه چشم آن‌ها بزرگ هستند و توسط یک دیواره استخوانی از هم جدا شده‌اند. ستون مهره‌های آن‌ها دارای ناحیه‌های مهره‌های گردنی، سینه‌ای، کمری، و دمی است که از میان آن‌ها مهره‌های گردنی تعداد بسیار متغیری دارند و به ویژه انعطاف‌پذیرند، ولی امکان حرکت در مهره‌های سینه‌ای کاهش می‌یابد. ۳۲ اندک مهره‌های انتهایی به لگن خاصره متصل شده‌اند تا پیوسته‌خاج را تشکیل دهند. دنده‌ها صاف هستند و جناغ چرخش پیدا کرده تا ماهیچه‌های پرواز، به استثنای پرندگان بی‌پرواز، بدان بچسبند. پاهای جلویی (دست‌ها) تبدیل به بال شده‌اند. ۳۳ همانند خزندگان، کلیه پرندگان فضولات نیتروژنی را از رگ‌های خونی آن‌ها جمع‌آوری کرده و به جای اوره و آمونیاک، آن را به صورت اسید اوریک از راه میزنای به روده می‌فرستد. پرندگان فاقد کیسه ادراری یا خروجی ویژه برای ادرار هستند و اسید اوریک به همراه مدفوع به شکل فضولاتی نیمه‌جامد به بیرون فرستاده می‌شود. ۳۴ ۳۵ ۳۶ با این حال پرندگانی چون hummingbirds می‌توانند بیشتر فضولات نیتروژنی خود را به شکل آمونیاک بیرون بفرستند. ۳۷ آن‌ها همچنین همانند پستانداران، به جای کراتینین، کراتین دفع می‌کنند. ۳۱ این ماده به همراه خروجی روده‌ها از پارگین پرنده بیرون می‌آید. ۳۸ ۳۹ پارگین دریچه‌ای چندمنظوره است که از راه آن فضولات به بیرون دفع می‌شوند، بیشتر پرندگان از راه مالاندن پارگین‌هایشان به هم جفت‌گیری می‌کنند، و ماده‌ها تخم خود را از راه آن می‌گذارند. به علاوه، بسیاری گونه‌های پرندگان گنداله را نشخوار می‌کنند. ۴۰ نرهای دیرین‌آروارگان (به استثنای کیوی‌ها)، غازسانان (به استثنای کامیشی‌ها)، و چند نمونه از ماکیان‌سانان دارای کیر هستند؛ اندامی که در هیچ کدام از نوپرندگان دیده نمی‌شود. ۴۱ ۴۲ به نظر می‌رسد که اندازه این کیر مرتبط با رقابت اسپرم باشد. ۴۳ دستگاه گوارشی پرندگان منحصر به فرد است و دارای چینه‌دانی برای نگهداری و سنگ‌دانی برای نگه داشتن سنگ‌هایی است که درون بدن برای آسیاب کردن و خرد کردن غذا و جبران نبود دندان به کار می‌روند. ۴۴ بیشتر پرندگان برای هضم سریع غذا به منظور کمک به پرواز کردن سریع‌ترشان تطابق یافته‌اند. ۴۵ بعضی پرندگان مهاجر نیز می‌توانند پروتئین موجود در بسیاری بخش‌های بدنشان را به مصرف برسانند تا انرژی بیشتری به آن‌ها در هنگام کوچ بدهد. ۴۶ پرندگان دارای یکی از پیچیده‌ترین دستگاه‌های تنفسی در میان همه دیگر جانوران هستند. ۳۱ در هنگام تنفس، ۷۵ درصد هوا به جای گذر از شش‌ها، مستقیم به کیسه‌ای هوایی خلفی می‌رود که در ادامه شش قرار دارد و به فضاهای هوایی درون استخوان‌ها راه دارد و آن‌ها را با هوای تازه پر می‌کند. باقی ۲۵ درصد هوای تنفس شده به شش می‌رود. هنگامی که پرنده نفس خود را بیرون می‌دهد، هوای درون شش به بیرون منتقل شده و هوای درون کیسه هوایی خلفی همزمان به درون شش‌ها ارد می‌شود. از این رو، شش پرنده‌ها همواره جریانی از هوای تازه را در هر دو حالت برآوردن و بیرون دادن نفس تجربه می‌کند. ۴۷ تولید صدا در دهلیزی ماهیچه‌ای که سوتک نام دارد صورت می‌گیرد. این دهلیز دارای چندین پرده صماخی است که از انتهای پایینی trachea جدا می‌شوند. ۴۸ the trachea being elongated in some species, increasing the volume of vocalizations and the perception of the bird's size. ۴۹ قلب یک پرنده دارای چهار دهلیز همانند قلب پستانداران است. در پرندگان وریدهای اصلی که خون را از قلب بیرون می‌برند از کمان آئورتی راست آغاز می‌یابند؛ بر خلاف پستانداران که چپ کمان آئورتی این بخش آئورت را می‌سازد. ۳۱ بر خلاف پستانداران، چرخش گلبول‌های قرمز در خون پرندگان هسته آن‌ها را حفظ می‌کند. ۵۰ پر پر از جمله ویژگی‌های مهم پرندگان و گروهی از دایناسورها است؛ گروهی که هم‌اکنون به عنوان پرندگان راستین به شمار آوده نمی‌شوند. پرها باعث آسان شدن پرواز، ایجاد عایق به منظور تنظیم دمایی، و جلوگیری از خیس شدن بدن می‌شوند، و در نمایش در هنگام جفت‌یابی، استتار، و علامت دادن کاربرد دارند. ۵۱ چندین نوع پر وجود دارد که هر یک برای هدف مشخصی هستند. پرها از پوست رشد می‌کنند و تنها در بخش‌های معینی از آن با نام pterylae رشد می‌کنند. الگوی پخش این بخش‌ها به دانش‌مندان در رده‌بندی و طبقه‌بندی علمی گونه‌ها کمک می‌کند. جایگیری و ظاهر پرها بر روی بدن، که پروبال خوانده می‌شود، می‌تواند در میان گونه‌های مختلف بسته به سن، پایگاه اجتماعی، ۵۲ و جنسیت فرق داشته باشد. ۵۳ پروبال به صورت مداوم ریزش می‌کنند. پروبال معمول یک پرنده آنی است که پس از دوره جفت‌گیری پدیدار می‌شود و پروبال «غیر جفت‌گیری» نامیده می‌شود. پروبال جفت‌گیری یا انواع مختلف پروبال معمول با تفاوت جزئی، در سامانهٔ اصطلاح‌شناسی هامفری-پارکس با عنوان «پروبال جایگزین» شناخته می‌شوند. ۵۴ پرریزی در بیشتر گونه‌ها سالیانه است، اگرچه بعضی ناچارند دو بار در سال پرریزی کنند، و بعضی دیگر همچون پرندگان شکاری بزرگ‌جثه تنها یک بار در چند سال پرریزی می‌کنند. در گنجشک‌سانان، پرهای پرواز به ترتیب و پشت سر هم ریخته می‌شوند به طوری که پرهای اولیه درونی‌تر نخست می‌ریزند، سپس هنگامی که پنجمین پر اولیه ریخت، بیرونی‌ترین پرهای ردیف سوم آغاز به ریختن می‌کنند. با رسیدن به درونی‌ترین پرهای ردیف سوم و ریختن آن‌ها، پرهای ثانویه از درونی‌ترین پرها آغاز به ریختن می‌کنند تا به پرهای بیرونی برسند. به چنین الگویی در ریزش پرها، پرریزی مرکزگرا (centrifugal moult) می‌گویند. ۵۵ تعدادی از پرندگان، همانند اردک‌ها و غازها، پرهای پرواز خود را به یکباره از دست می‌دهند و برای مدتی توانایی پرواز ندارند. ۵۶ به عنوان ی قاعده کلی، پرهای دم از درونی‌ترین جفت پرها آغاز به ریختن می‌کنند و به دیگر پرها می‌رسند. ۵۷ پیش از آشیانه‌سازی، بر روی بدن ماده‌های اغلب گونه‌های پرندگان بخش عریانی به نام ناحیه کرچی پدید می‌آید. ناحیه کرچی بخشی از بدن در نزدیکی سینه ماده است که پرهای خود را از دست می‌دهد. پوست این ناحیه دارای تجمع زیادی از رگ‌های خونی است که به پرنده در نشستن بر روی تخم یاری می‌رساند. ۵۸ در اکثر پرندگان، کارکرد اصلی پر برای پرواز است. با این حال هنگامی که پرنده به دلایل فرگشتی دیگر نیازی به پرواز نداشته باشد، کارکرد پر نیز تغییر می‌یابد. بری نمونه، پرهای پنگوئن‌ها آنچنان تغییر یافته‌اند که بیشتر شبیه به فلس می‌مانند تا پر؛ همچنین پرهای پرندگان بزرگی چون شترمرغ – که نیاز به سرعت بالا در هنگام دویدن دارند – آنچنان نرم شده‌اند که با آن‌ها نمی‌توان پرواز کرد. در مورد کاسوواری، سه یا چهار پر باقی‌مانده از پرهای پرواز این پرنده شکلی خاردار و تیز پیدا کرده‌اند که تنها برای دفاع به کار می‌روند. ۵۱ پرواز نوشتار اصلی: پرواز پرندگان بیشتر پرندگان امروزین می‌توانند پرواز کنند و این توانایی آن‌ها را از تقریباً همهٔ دیگر رده‌های مهره‌داران متمایز می‌کند. پرواز مهم‌ترین روش جابجایی در میان پرندگان است که از آن در هنگام تخم‌گذاری، یافتن غذا، و فرار از دست مهاجمان بهره می‌برند. پرندگان تطابق‌های زیادی برای پیدا کردن توانایی پرواز یافته‌اند؛ از جمله اسکلت سبک‌وزنشان، دو ماهیچه بزرگ پروازی، ماهیچه سینه‌ای بزرگ که ۱۵ درصد از کل وزنشان را تشکیل می‌دهد، و پاهای جلویی (بال‌ها که همانند نوعی ماهی‌واره عمل می‌کنند). ۳۱ شکل بال و اندازه آن در کل چگونگی پرواز گونه را مشخص می‌کند. نزدیک ۶۰ گونه از پرندگان امروزین و بسیاری گونه‌های منقرض شده، ناپرواز هستند. ۵۹ پرندگان ناپروازاغلب در جزیره‌های منزوی فرگشت یافته‌اند؛ مکان‌هایی که در آن منابع طبیعی محدود است و مهاجمان کمتری حضور دارند. ۶۰ بعضی پرندگان نیز می‌توانند از بال‌های خود برای «پرواز» درون آب بهره گیرند. پنگوئن‌ها، ماهی‌گیرک‌ها، کبوترهای دریایی، و زیر آبروک‌ها از این جمله هستند. ۶۱ رفتار بیشتر پرندگان روززی هستند، ولی گونه‌هایی چون جغدها و شبگردان‌ها یا شب‌زی هستند و یا پگاه‌رو (فعال در ساعت‌های پگاهی)، و بسیاری از آبچرها نیز زمان تغذیه خود را با جزر و مد آب دریاها تنظیم می‌کنند. رژیم غذایی پرندگان متنوع است و شامل شهد، میوه، گیاه، دانه، مردار، و جانوران گوناگون ریزجثه می‌شود. پرنده‌ها دندان ندارند و دستگاه گوارشی آن‌ها به غذای ناجویده که به شکل کامل فرو برده شده باشد، تطابق یافته است. ۳۱ بعضی پرندگان روش‌های متعددی را برای تغذیه و یافتن غذا به کار می‌برند، اما بعضی دیگر تنها غذای ویژه‌ای به عنوان منبع اصلی غذاییشان دارند. بسیاری پرنده‌ها به شکار حشرات می‌پردازند و آن‌هایی که با خوردن حشرات مزاحم باعث کنترل جمعیت این آفت‌ها می‌شوند از ارزش اقتصادی بالایی برای جوامع کشاورز برخوردار هستند و حضور و نگهداری از آن‌ها در برنامه‌های بازداری زیستی آفت توصیه می‌شود. ۶۳ تغذیه‌کنندگان از شهد دارای زبان‌های به ویژه تطبیق یافته و پرزدار و در بعضی موارد منقارهای شکل‌یافته برای دسترسی بهتر به شهد موجود در گیاهان هم‌فرگشت‌یافته هستند. ۶۴ کیوی‌ها و آبچرها دارای منقارهای بلند هستند که با آن‌ها بی‌مهرگان را از شن‌ها بیرون می‌کشند. غواص‌ها، اردک‌های غواص، پنگوئن‌ها، و ماهی‌گیرک‌ها غذای خود را زیر آب به دست می‌آورند و از بال‌های خود به عنوان پیش‌بنده درون آب بهره می‌گیرند، ۶۵ در حالی که شکارچیان هوایی چون کودن‌ها، ماهی‌خورک‌ها، و پرستوهای دریایی با شیرجه به درون آب اقدام به شکار طعمه می‌کنند. بعضی پرندگان همچون فلامینگوها غذای خود را از راه بیختن (فیلتر کردن) آب دریاچه‌ها و مرداب‌ها به دست می‌آورند. غازها و اردک‌های روی آب چر نیز اغلب چرا می‌کنند. بعضی گونه‌ها، از جمله مرغ‌های نوروزی و قاپوها، اقدام به طعمه‌دزدی از دیگر پرندگان می‌کنند. ۶۸ ۶۹ طعمه‌دزدی اما نه روش اصلی تهیه غذا برای این پرندگان، که رویکردی برای افزایش میزان غذای دریافتیشان است. بعضی پرندگان نیز مردارخوار هستند؛ کرکس از جمله پرنده‌هایی است که تنها اقدام به خوردن مردار می‌کند، ولی پرندگان دیگری چون کلاغ و مرغ‌های نوروزی صرفاً فرصت‌طلب هستند و در صورت وجود مردار به خوردنش اقدام می‌ورزند

معرفی رشته خوب مهندسی ژنتیک

مهندسی ژنتیک، به مجموعه روش‌هایی گفته می‌شود که به منظور جداسازی، خالص سازی، وارد کردن و بیان یک ژن خاص در یک میزبان بکار می‌روند و نهایتاً منجر به بروز یک صفت خاص و یا تولید محصول مورد نظر در جاندار میزبان می‌شود. کاربردهای مهندسی ژنتیک تقریباً نامحدود به نظر می‌رسد. این علم کاربردهای زیادی در علوم پایه، تولیدات صنعتی، کشاورزی و علوم پزشکی دارد. در زمینه علوم پایه، بررسی‌هایی مانند مکانیزمهای همانند سازی DNA و بیان ژنها در پروکاریوتها، یوکاریوتها و ویروسها و همچنین چگونگی ساخته شدن و تغییرات پروتئینهای داخلی سلول و همچنین مکانیزم ایجاد سرطان از جمله کاربردهای مهندسی ژنتیک است. در زمینه کشاورزی که بستر بسیاری از کاربردهای مهندسی ژنتیک است، تولید گیاهان مقاوم به آفات گیاهی و خشکی، تولید گیاهان پرمحصول و تولید گاوهای دارای شیر و گوشت بیشتر، را می‌توان نام برد. و در زمینه کاربردهای پزشکی، تشخیص بیماریهای ارثی، تولید انسولین انسانی، تولید هورمون رشد انسان و... را می‌توان نام برد. در سال‌های اخیر گسترش و توسعهٔ تکنیک‌های سنتز دی ان ای نوترکیب انقلابی را در درمان بسیاری از بیماری‌های انسانی از جمله انواع سرطان‌ها، اغلب بیماری‌های خود ایمنی نظیر دیابت و همچنین تشخیص، پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری‌های مادر زادی فراهم آورده‌است.  تاریخچه امروزه دانش و فن مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی در عرصه‌های بسیار متنوع مانند کشاورزی، تغذیه و مواد غذایی، دامپروری، شاخه‌های مختلف علوم پزشکی و صنایع دارویی، صنایع تخمیری، صنایع نظامی، انرژی، محیط‌زیست و بهداشت بشر، استفاده‌های بسیار ارزشمندی پیدا کرده‌است. اهمیت بعضی از اصول علمی، در زمان کشف آنها مشخص نمی‌شود، بلکه پس از مدت زمانی که می‌گذرد ارزش آنها معلوم می‌شود. یکی از مثالهای روشن این مساله کشف ساختمان سه بعدی DNA بوسیله جیمز واتسون و فرانسیس کریک در سال ۱۹۵۳ بود. این ساختمان نسبتاً ساده باعث شد تا دانشمندان سیستمهای مختلف ژنتیکی را بررسی کنند. اما مطلب به همین جا، ختم نشد و دانشمندان مختلف سعی کردند که از این اطلاعات استفاده نمایند. هدف آنها نیز بیان ساده‌ای داشت. آنها خواستند تا یک DNA را از یک موجود بگیرند و در موجود دیگر وارد نمایند تا اثرات آن ژن در موجود ثانویه بروز کند. این علم نوین که به تدریج جای خود را در بین علوم دیگر پیدا کرد، با عناوینی چون زیست‌شناسی مولکولی، مهندسی ژنتیک و نهایتاً دی ان ای نوترکیب۱ شناخته می‌شود. مثال معروفی از کاربردهای مهندسی ژنتیک تولید سویه ای از باکتری اشرشیاکلی۲ است که قادر به سنتز انسولین انسانی است. تولید گیاهان مقاوم به تنش‌های شوری و خشکی از دیگر مثال‌های شناخته شدهٔ کاربردهای مهندسی ژنتیک است. مراحل مهندسی ژنتیک انتخاب ژن مورد نظر جداسازی ژن مورد نظر وارد کردن ژن مورد نظر در حامل تکثیر ژن در میزبان مناسب انتقال حامل ژن به سلول هدف تکثیر سلول هدف تولید انبوه محصول یا ایجاد صفت مورد نظر کاربردهای مهندسی ژنتیک دانش و فن مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی در عرصه‌های بسیار متنوع مانند کشاورزی، تغذیه و مواد غذایی، دامپروری، شاخه‌های مختلف علوم پزشکی و صنایع دارویی، صنایع تخمیری، صنایع نظامی، انرژی، محیط‌زیست و بهداشت بشر، استفاده‌های بسیار ارزشمندی پیدا کرده‌است که برخی از ان‌ها در زیر شرح داده شده‌است. بیوتکنولوژی و علوم پزشکی کریستال‌های انسولین کاربرد بیوتکنولوژی در زمینهٔ علوم پزشکی و دارویی، موضوعات بسیار گسترده‌ای مانند ابداع روش‌های کاملاً جدید برای «تشخیص مولکولی مکانیسم‌های بیماری‌زایی و گشایش سرفصل جدیدی به نام پزشکی مولکولی»، «امکان تشخیص پیش از تولد بیماری‌ها و پس از آن»، «ژن‌درمانی و کنار گذاشتن (نسبی) برخورد معلولی با بیمار و بیماری»، «تولید داروها و واکسن‌های نوترکیب و جدید»، «ساخت کیت‌های تشخیصی»، «ایجاد میکروارگانیسم‌های دست‌کاری شده برای کاربردهای خاص»، «تولید پادتن‌های تک‌دودمانی (منوکلونال)» و غیره را در بر می‌گیرد. امروزه برای تشخیص‌های دقیق، پیشگیری، درمان اساسی بیماری‌ها و در واقع سلامت و بهداشت جوامع ظاهراً راه دیگری جز پزشکی مولکولی به‌نظر نمی‌رسد. ژن درمانی (Gene Therapy) بسیاری از صاحب‌نظران از سدهٔ حاضر به‌عنوان سدهٔ مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی یاد می‌کنند. به اعتقاد بسیاری از دانشمندان، تولد ژن‌درمانی در اوایل دهه ۱۹۹۰، یک رخداد بزرگ و انقلابی بود که چشم‌انداز جدیدی را در عرصه پزشکی مولکولی ایجاد کرد؛ زیرا برای نخستین بار در تاریخ علوم زیستی، کاربرد روش‌ها و فنون بسیار حساس و جدید جهت انتقال ژن‌های سالم به درون سلول‌های بدن و تصحیح و درمان ژن‌های جهش‌یافته و معیوب، پنجره‌ای نو به سوی مبارزه جدی، اساسی و علّی (نه معلولی و در سطح فراورده‌های ژنی) با بسیاری از بیماری‌ها گشوده‌است. ژن‌درمانی، در واقع انتقال مواد ژنتیکی به درون سلول‌های یک موجود برای مقاصد درمانی می‌باشد که به روش‌های متفاوت و متنوع (فیزیکی، شیمیایی و زیستی) صورت می‌گیرد. کشف بسیاری از ژن‌های بیماری‌زای مهم در آینده نزدیک، کاربرد روش‌های متنوع و بی‌سابقه غربال‌سازی ژنتیکی و پیشگویی‌های بسیار دقیق پیرامون تعیین سرنوشت جنین از نظر بیماری‌های ژنتیک پیش و پس از تولد، از دیگر قابلیت‌های مهندسی ژنتیک و ژن‌درمانی است. پژوهشگران با انجام تحقیقات گسترده بر بسیاری از محدودیت‌های موجود در زمینه ژن‌درمانی فائق آمده‌اند. همچنین در زمینه هدف‌گیری بسیار اختصاصی سلول و انتقال ژن یا DNAی برهنه به درون آن- به عنوان دارو- پیشرفت‌های چشمگیری حاصل شده‌است. علیرغم اینکه در حال حاضر ژن‌درمانی، روشی پرهزینه بوده و به فنون پیشرفته و تخصصی نیاز دارد، اما به‌زودی از این روش در مورد طیف بسیار وسیعی از بیماری‌ها استفاده خواهد شد. همچنین شواهد فزآینده و امیدبخشی وجود دارد که استفاده از روش‌های پزشکی مولکولی، در آینده‌ای نه چندان دور و در مقایسه با وضع کنونی، صدها بار هزینه‌های درمانی را نیز کاهش خواهد داد. طرح بین‌المللی ژنوم انسان (IHGP) پروژه بین‌المللی ژنوم انسان، یکی از مهم‌ترین و عظیم‌ترین طرح‌های تحقیقاتی زیست‌شناسی عصر حاضر است که با رمزگشایی از ژنوم انسان، گره‌های بی‌شماری را گشوده و قله‌های متعددی را فتح کرده‌است. این طرح که انجام آن، مولود پیشرفت‌ها و اطلاعات جدید محققان در عرصه مهندسی ژنتیک است، در آینده‌ای نزدیک، تحولات عمیق و غیره‌منتظره‌ای را در علوم پزشکی به‌وجود خواهد آورد. طرح بین‌المللی ژنوم انسان را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ علوم زیستی به‌ویژه مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی به حساب آورد. شناسایی مکانیسم‌های مولکولی پیدایش سرطان امروزه از رهگذر به‌کارگیری مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی، این پرسش که سرطان چگونه ایجاد می‌شود؟، دیگر جزء اسرار ناشناخته علمی به حساب نمی‌آید. در خلال دو دهة اخیر، پژوهشگران با استفاده از روش‌های مولکولی و نتایج حاصل از مطالعاتی مانند طرح رمزگشایی از ژنوم انسان، به پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای در شناسایی علل و مراحل مولکولی پیدایش سرطان دست یافته‌اند که در آینده نزدیک، به روش‌های انقلابی در مسیر درمان آن منجر خواهد شد. با آنکه هنوز هیچ‌کس قادر نیست زمان دقیق غلبه کامل بر سرطان را پیش‌گویی کند، اما چشم‌انداز آن بسیار نویدبخش است. در این راستا، تلاش‌های گسترده‌ای برای درمان سرطان با استفاده از روش‌های ژن‌درمانی (مانند انتقال ژن‌های بازدارندة سرطان به درون سلول‌ها) به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. مهار ژن‌هایی که بیشتر از اندازه طبیعی تکثیر یا بیان شده‌اند (مانند آنکوژنهای فعال‌شده) و جایگزینی یک ژن ناقص یا حذف‌شده از جمله راهبردهای این روش درمانی به حساب می‌آیند. اخیراً پژوهشگران امریکایی نوعی ویروس «هوشمند» را طراحی کرده‌اند که بتواند در درون سلول‌های سرطانی، تکثیر شده و تمام سلول‌های بدخیم را در بدن از بین ببرد، اما به سلول‌های سالم آسیبی نرساند. نتایج به دست آمده از این شیوة جدید، روی موش‌های الگو موفقیت‌آمیز بوده و توانسته‌است حدود ۶۰ درصد از سلول‌های سرطانی را نابود سازد. شماری از شرکت‌های دارویی جهان نیز با تکیه بر فرایندها و قابلیت‌های بیوتکنولوژی مولکولی، بر روی طراحی داروها و عوامل درمانی مناسب جهت توقف ماشین تکثیر بی‌رویه سلولی (سرطان) فعالیت می‌کنند. بی‌شک انجام این پژوهش‌ها، که در آینده‌ای نزدیک به نتایج مفیدی برای درمان شماری از سرطان‌های انسانی منجر خواهد شد، بدون بکارگیری اصول و فنون مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی میسر نمی‌بود. شبیه‌سازی(Cloning) از دیگر موضوعات بسیار مهم روز در زمینه مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی، که ارتباط تنگاتنگی با علوم پزشکی داشته و احتمالاً در آینده منشأ تحولات بزرگی در این زمینه خواهد بود، بحث کلون‌سازی (همانندسازی یا شبیه‌سازی) یا تکثیر غیرجنسی سلول‌ها است؛ که طی آن با همانندسازی از روی سلول بالغ یک موجود زنده، نسخه‌ای مشابه موجود اولیه ساخته می‌شود. شایان ذکر است که نخستین موفقیت انسان در کلون‌سازی یک پستاندار بالغ (گوسفند دالی) در سال ۱۹۹۶ توسط یان ویلموت انگلیسی و همکاران وی در مؤسسه راسلین (ادینبر، اسکاتلند) با انتقال هستة یک سلول سوماتیک (غیرجنسی) به‌درون سیتوپلاسم یک اووسیت (سلول جنسی ماده) که هسته‌اش خارج شده بود، به دست آمد. به طور کلی، محققان علم ژنتیک و بیوتکنولوژیست‌های مولکولی اعتقاد دارند که تلاش‌های آنها در این زمینه، می‌تواند به کاربردهای بسیار ارزشمندی در زمینه‌های پزشکی، کشاورزی و مانند آن‌ها منجر شود. البته علی‌رغم بحث‌های بسیار جدی که در مورد سوء استفاده‌های احتمالی از مقوله شبیه‌سازی و عواقب زیستی و اخلاقی آن در دنیا وجود دارد، خوشبختانه اعتقاد اکثریت قابل توجهی از صاحب‌نظران امر که با درک مسئولیت خطیر انسانی خود، به پژوهش‌های متنوع و گسترده مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی در عرصه پزشکی مولکولی مشغولند، این است که تحقیقات مذکور باید تنها برای مقاصد پیشگیری، تشخیص و درمان اساسی بیماری‌ها به کار رفته شود. ژنتیک مولکولی و صنعت در سال‌های اخیر، ژنتیک مولکولی در صنایع گوناگون جایگاه منحصر به فردی پیدا کرده‌است. امروزه در برخی از معادن دنیا، استخراج و بازیافت کانی‌های پرارزشی مانند طلا، نقره، مس و اورانیوم به کمک میکروارگانیسم‌ها و با روش‌های زیستی (Bioleaching) صورت می‌گیرد. تولید صنعتی بسیاری از اسیدهای آلی مانند اسید سیتریک، اسید استیک و اسید لاکتیک و همچنین تولید روغن‌هایی با ترکیبات اسیدهای چرب ویژه که دارای ارزش بالایی در صنایع غذایی و مواد پاک‌کننده هستند، از دیگر زمینه‌های حضور فعال ژنتیک در صنعت است. علاوه بر این، به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران، یکی از عرصه‌های بسیار حیاتی ژنتیک، در «صنایع آنزیمی» است؛ چراکه به جرأت می‌توان ادعا کرد بدون استفاده از فرایندهای ژنتیکی و طراحی سویه‌های میکروبی مهندسی ژنتیک شده، پیشرفت‌های بزرگ بشر در زمینه تولید انبوه آنزیم‌ها و بیوکاتالیست‌های بسیار با ارزش و متنوع که به‌عنوان مواد مادر در صنایع گوناگون غذایی، شیمیایی، سلولزی، نفت، تولید شوینده‌ها و غیره به کار می‌روند، تقریباً غیرممکن و دور از دسترس بود. تولید پلاستیک‌های قابل تجزیه (Green Plastics)، تولید انرژی‌های تجدیدپذیر با استفاده از بیومس (Biomass)، طراحی و تولید ساختارهای نانومتری (Nanostructures) جدید مثل بیوترانزیستورها، بیوچیپ‌ها و پلیمرهای پروتئینی با استفاده از روش‌های مهندسی پروتئین، بکارگیری روش‌های ژنتیک در افزایش بازیافت و سولفورزدایی نفت خام و پاکسازی آلودگی‌های زیست‌محیطی به کمک فرایندهای زیستی، از دیگر عرصه‌های نوین و با ارزش ژنتیک در صنعت و محیط زیست به شمار می‌روند. ژنتیک و کشاورزی رشد فزآینده جمعیت جهان و افزایش تقاضا برای مواد غذایی در دهه‌های اخیر موجب شد تا در زمینة علوم کشاورزی و مواد غذایی شاهد یک گذر جدی و اجتناب‌ناپذیر از کشاورزی سنتی به کشاورزی پیشرفته و بکارگیری روش‌های نوین ژنتیک در تولید محصولات زراعی و دامی باشیم. همانگونه که می‌دانیم، گیاهان، اصلی‌ترین و مهمترین منابع تجدیدشونده جهان هستند که علاوه بر تأمین غذای آدمی و حیوانات، نیازهای غیرتغذیه‌ای، شیمیایی و صنعتی هم توسط آنها مرتفع می‌گردد. به همین دلیل، کاربرد روش‌های مهندسی ژنتیک و ژنتیک مولکولی برای افزایش کمی و کیفی محصولات از یک سو و کاهش هزینه‌ها و زمان تولید از سوی دیگر، استفاده از این روش‌ها در شاخه‌های گوناگون کشاورزی را بسیار ارزشمند کرده‌است. تولید گیاهان تراریخته به‌کارگیری روش‌ها و فنون مهندسی ژنتیک و ژنتیک مولکولی به طور جدی از سال ۱۹۸۳ آغاز و روندی به شدت رو به رشد را به ویژه در قلمرو اصلاح گیاهان زراعی استراتژیک، طی کرد. پیشرفت در این حوزه، فوق‌العاده چشمگیر است. به‌طوریکه در مدتی کمتر از هشت سال، سطح زیر کشت گیاهان دست‌ورزی شده ژنتیکی (Transgenic)، وسعتی بالغ بر ۶۰ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی جهان را به خود اختصاص داد. به این ترتیب، مهندسی ژنتیک و ژنتیک مولکولی به منظور تأمین امنیت غذایی جمعیت رو به رشد جهان وارد عمل شده و مواد غذایی حاصل دستکاری ژنتیکی (GMOs) به تدریج وارد بازار شد. در سال ۱۹۸۶ نخستین آزمایش‌های مزرعه‌ای، با تنباکوی تراریخته، در امریکا و فرانسه صورت گرفت. چین نخستین کشوری بود که در سال ۱۹۹۰، تولیدگیاهان تراریخته (تنباکو) را به شکل تجاری آغاز کرد. امریکا، دومین کشوری بود که در سال ۱۹۹۴، گیاه تراریخته گوجه‌فرنگی را به شکل تجارتی تولید نمود. پس از آن، در فاصله سال‌های ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶، ۳۵ گیاه تراریخته تولید شد که حدود ۸۰ درصد آن‌ها مربوط به دو کشور امریکا و کانادا بودند. تا سال ۱۹۹۹، بین ۲۵ تا ۴۵ درصد تولید برخی از محصولات اصلی زراعی (ذرت، سویا و غیره) در امریکا، با استفاده از گیاهان تراریخته صورت می‌گرفت. درحال حاضر، حداقل ۲۵ درصد از سطح زیر کشت ذرت تراریخته و ۴۰ درصد از سطح زیرکشت سویای تراریختة جهان در امریکاست. وارد کردن ژن‌های فراوان (مربوط به صفات مختلف) به ده‌ها گونه گیاهی مانند گندم، جو، گوجه‌فرنگی، ذرت، سیب زمینی، سویا، پنبه، مارچوبه، تنباکو و چغندرقند جهت اصلاح یا بهبود فراورده‌های کشاورزی، امکان تغییر ژنتیکی در راه‌های بیوسنتزی گیاهان برای تولید انبوه موادی مانند روغن‌های خوراکی، موم‌ها، چربی‌ها و نشاسته‌ها که در شرایط عادی به میزان بسیار جزیی تولید می‌شوند و کنترل آفات زیستی، تنها نمونه‌های کوچکی از کاربردهای گسترده گیاهان ترانس‌ژنی (تراریخته) را شامل می‌شوند. اطلاعات بیشتر در این زمینه در جدول شماره ۴ ارایه شده‌است. احیای مراتع و جنگل‌ها و حفظ تنوع گونه‌های گیاهی و جانوری در مناطق کویری و بیابانی از دیگر عرصه‌های کشاورزی است که با کمک ژنتیک مولکولی روند سریع‌تری یافته‌است. برای مثال، ژنتیکیست‌ها با شناسایی، تکثیر و پرورش گونه‌های واجد ژن‌های مقاومت به نمک، گیاهان مقاومی مانند کاکتوس‌ها، کاج و سرو اصلاح شده‌ای را تولید کرده‌اند که قابلیت رشد و تکثیر در مناطق سخت بیابانی را پیدا کرده‌اند. همچنین به کمک روش‌های ژنتیک، از جلبک‌ها و گل‌ولای موجود در دریاها، ترکیبات و کودهای زیستی سودمندی را برای حاصلخیزی زمین‌های کشاورزی تولید می‌کنند. تولید جانوران ترانس‌ژنیک تولید جانوران دست‌ورزی شده (ترانس‌ژنیک) نیز از دیگر دستاوردهای بسیار مهم بیوتکنولوژی و ژنتیک جدید در عرصه علوم زیستی است که اهداف ارزشمندی را دنبال می‌کند. جانور ترانس‌ژن علاوه بر مادة ژنتیکی خود، واجد مقداری مادة ژنتیکی اضافی با منشا خارجی می‌گردد. این جانور باید قادر باشد که ژن بیگانه را به نسل‌های بعدی انتقال دهد. امروزه روش‌های متعددی برای ایجاد جانوران ترانس‌ژنیک ابداع شده‌است. برخی از جنبه‌های اقتصادی مهندسی ژنتیک و ژنتیک مولکولی ژنتیک از جمله علوم نوین است که به‌عنوان یک ابزار مناسب و قدرتمند برای دستیابی به توسعة پایدار به‌شمار می‌آید. بنابراین در جهان امروز، توجه به توانمندی‌ها و قابلیت‌های بی‌شمار این صنعت، به‌ویژه در کشورهای کمتر توسعه‌یافته و فقیر، می‌تواند از جمله عوامل مهم در پیشرفت اقتصادی و رسیدن به رفاه اجتماعی بالاتر، محسوب گردد