سرزمین شکلک

شکلکهای جدید برای وبلاگ ,شکلکهای خوشگل

سرزمین شکلک

شکلکهای جدید برای وبلاگ ,شکلکهای خوشگل

ماهواره و خرید و فروش آن + احکام

ماهواره۱ به دستگاه‌های ساخت بشر گفته می‌شود که در مدارهایی در فضا به گرد زمین یا سیارات دیگر می‌چرخند. اهمیت ماهواره‌ها برای مخابرات و بررسی منابع زمینی و پژوهش و کاربردهای نظامی و جاسوسی روزافزون است. بخشی از پژوهشهای علمی و تخصصی که در آزمایشگاه‌های مستقر در فضا انجام می‌شود، هرگز نمی‌توانست روی کرهٔ زمین جنبهٔ عملی به خود گیرد. نخستین ماهوارهٔ فضایی جهان اسپوتنیک-۱ (به معنی همسفر-۱ به زبان روسی) بود که در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۳۶ (۴ اکتبر ۱۹۵۷) به مدار زمین پرتاب شد. پرتاب اسپوتنیک-۱ به مدار زمین آغازگر عصر فضا و مسابقه فضایی شد. اولین ماهوارهٔ ایالات متحده برای تقویت کردن مخابرات «پروژهٔ اسکور» در سال ۱۹۵۸ میلادی بود که از یک نوار برای ضبط و پخش پیام‌های صوتی استفاده می‌کرد. از این ماهواره برای پخش پیام تبریک کریسمس رئیس جمهور آمریکا «آیزن هاور» به سراسر دنیا استفاده می‌شد. در سال ۱۹۶۰ میلادی ناسا ماهوارهٔ «اکو» را پرتاب کرد. تل استار اولین ماهوارهٔ فعال مخابرهٔ مستقیم ماهواره‌ای تجاری بود. وابسته‌های به «ای تی اند تی» به عنوان بخشی از توافق چند ملیتی بین «ای تی اند تی»، آزمایشگاه‌های تلفن بل، ناسا، ادارهٔ پست عمومی بریتانیا و دفتر پست ملی فرانسه برای گسترش ارتباطات ماهواره‌ای، آن ماهواره را از پایگاه فضایی «کیپ کارناوال» در ۱۰ ژوئیه ۱۹۶۲ میلادی توسط ناسا پرتاب کردند. اولین و مهم‌ترین برنامهٔ ماهواره‌های مخابراتی در تلفن بلند برد میان قاره‌ای بود. پیشرفت‌ها در کابل‌های مخابراتی زیردریایی با استفاده از فیبرهای نوری باعث کاهش استفاده از ماهواره‌ها برای تلفن‌های ثابت در اواخر قرن بیستم شد، ولی هنوز برخی اقلیم‌ها و یا قسمت‌هایی از برخی کشورها بودند که خطوط زمینی مخابرات در آنها اندک بود یا موجود نبود مانند قطب جنوب، به علاوهٔ بخش عظیمی از استرالیا، آمریکای جنوبی، آفریقا، کانادای شمالی، چین، روسیه و گرین لند. بعد از اینکه سرویس تلفن راه دور تجاری با استفاده از مخابرات ماهواره‌ای ایجاد شد، یک میزبان از دیگر ارتباطات راه دور تجاری با ماهواره‌های مشابه در سال ۱۹۷۹ میلادی شامل موبایل‌ها ی ماهواره‌ای، رادیوی ماهواره‌ای، تلویزیون ماهواره‌ای و دسترسی اینترنتی ماهوارهٔ تطبیق شد. اولین تطابق‌ها برای بیشتر سرویس‌ها در دههٔ ۱۹۹۰ میلادی اتفاق افتاد و درحالیکه قیمت گذاری برای کانال‌های تقویت کنندهٔ ماهواره‌ای ادامه می‌یافت به طور قابل توجهی افت کرد.  کاربرد ماهواره‌ها پویا نمایی مسیر حرکت ماهواره‌ها در مدار میانی زمین به سفینه‌ای گفته می‌شود که در مداری، به دور یک سیاره (معمولاً زمین) در حال گردش باشد. الفقی در عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم، ماهواره و تکنولوژی وابسته به آن، آنچنان در تاروپود جوامع بشری نفوذ کرده و به پیش می‌تازد، که نقش تعیین کنندهٔ آن در سیر تحولات تمدن بشری، قابل توجه‌است. بخشی از تحقیقات و پژوهش‌های علمی - تخصصی، که در آزمایشگاه‌های مسقتر در فضا انجام می‌شود، هرگز نمی‌توانست روی کرهٔ زمین جنبه عملی به خود گیرد. این تحقیقات، که بسیار متعدد و متنوع است، در تخصص‌های پزشکی، داروسازی، مهندسی مواد، مهندسی ژنتیک و ده‌ها مورد دیگر، تا به حال دستاوردهای بسیار ارزنده‌ای را به جوامع بشری عرضه کرده‌است. ماهواره‌ها که در فضا درحال گردشند، می‌توانند اطلاعات باارزشی در اختیار انسان قرار دهند که منجر به تحولات شگرفی، در زمینه‌های گوناگون شود. ماهواره‌های کشف منابع زمینی، هواشناسی، مخابراتی، پژوهشی و نظامی از این نوع می‌باشند. تاریخچه ظاهراً نخستین اشاره به ماهواره در ادبیات، نوشته‌ای از ادوارد اورت هیل است. او در سال ۱۸۶۹ در داستانی بنام «ماه آجری» از ماهواره‌ای حامل انسان نام برده که به دور زمین می‌گردد. ژول ورن نیز در داستان «میلیون‌های بگم» در سال ۱۸۷۹ از گلوله توپی نام می‌برد که بطور ناخواسته در مدار زمین به گردش درآمده‌است. کنستانتین تسیولکوفسکی نیز در رساله خود بنام «اکتشاف فضای کیهانی با وسائل عکس‌العملی» در میان انبوهی از اندیشه‌های نو در مورد فضانوردی، از ماهواره نیز نام می‌برد. شروع قرن بیستم در سال ۱۹۴۵ نویسندهٔ مشهور بریتانیایی آرتور سی کلارک یکی از بزرگ‌ترین خالقان داستانهای علمی–تخیلی، برای اولین بار پیشنهاد قرار دادن یک ماهوارهٔ ارتباطی را در مدار ژئوسنکرون یا مدار کلارک که در فاصلهٔ تقریباً ۳۶۰۰۰ کیلومتری سطح زمین و بالای خط استوا قراردارد را جهت پوشش سیگنال‌های رادیویی و تلویزیونی داد. از این مدار امکان دسترسی به تقریباً ۴۰٪ سطح زمین وجود دارد. جنگ جهانی دوم ایدهٔ استفاده از ماهواره‌های ساخت دست بشر، برای اولین بار در پایان جنگ جهانی دوم بر سر زبان‌ها افتاد. رقابت فضایی نوشتار اصلی: رقابت فضایی اولین ماهواره مصنوعی، اسپوتنیک ۱ (Sputnik ۱) بود که توسط شوروی در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ شروع به کار کرد؛ که این باعث به راه افتادن یک رقابت فضایی بین شوروی و آمریکا شد. آمریکا نیز اولین ماهواره خود را در ۳۱ ژانویه ۱۹۵۸ به فضا پرتاب کرد. بزرگترین ماهواره مصنوعی که هم اکنون به دور زمین می‌چرخد ایستگاه بین‌المللی فضایی می‌باشد. نخستین پرتاب توسط کشور کشور سال پرتاب نخستین ماهواره اتحاد جماهیر شوروی ( روسیه) ۱۹۵۷ اسپوتنیک ۱ ایالات متحده آمریکا ۱۹۵۸ اکسپلورر ۱ فرانسه ۱۹۶۵ آستریکس ژاپن ۱۹۷۰ اسومی چین ۱۹۷۰ دونک فانگ هونگ ۱ بریتانیا ۱۹۷۱ پراسپرو ایکس-۳ هند ۱۹۸۰ روهینی اسرائیل ۱۹۸۸ اوفک-۱ اوکراین ۱۹۹۵ سیچ-۱ ایران ۲۰۰۹ امید ۱ کره شمالی ۲۰۱۲ اونها وضعیت ماهواره و زمین ماهواره‌ای که در مدار ژئوسنکرون و در بالای خط استوا و هماهنگ با سرعت زمین و با زاویه‌ای ثابت، حرکت می‌کند، قسمت مشخصی از سطح زمین را بطور ثابت پوشش می‌دهد، و از یک ایستگاه زمینی نیز بصورت یک نقطه ثابت، قابل رویت است. ماه، خورشید، و دیگر ستارگان و سیارات منظومه شمسی باعث تأثیر گذاری بروی ماهواره در مدار خود می‌شود که احتمال جابجایی از مکان خود را دارد. برای جلوگیری از این مسیله، موتورهای مخصوصی که بوسیله ایستگاه‌های زمینی کنترل می‌شوند، کمک می‌کنند که ماهواره‌ها در مکان خود ثابت باقی بمانند. ارتباط با زمین جهت برقراری ارتباط از یک ایستگاه زمینی، معمولاً احتیاج به یک دیش بزرگ که بنام Uplink Antenna معروف است، می‌باشد و باعث تمرکز اطلاعات ارسالی به ماهواره می‌شود. در ارتباط بین ماهواره و ایستگاه زمینی معمولاً از دو نوع موج و فرکانس متفاوت استفاده می‌شود. یکی برای Uplink و دیگری برای Downlink. دیش نصب شده بروی ماهواره، سیگنال ارسالی ازایستگاه زمینی را دریافت کرده و به یک دستگاه گیرنده می‌رساند و پس از یک سری پردازش، به فرستنده ماهواره انتقال می‌دهد و از طریق آنتن فرستنده ماهواره، مجدداً به سمت زمین باز تابش داده می‌شود. امواج ارسالی سیگنال ارسالی به سطح زمین، بوسیله دیش‌های معمولی، دریافت و جمع‌آوری شده و به دستگاه گیرنده ماهواره، از طریق ال ان بی، انتقال پیدا می‌کند. قدرت سیگنال دریافتی بر روی زمین، نسبت به فاصله و زاویه و... ماهواره و نقطه گیرندگی، متفاوت بوده و بصورت یک الگوی خاص به نام سایه ماهواره یا footprint معرفی می‌شود. همیشه قدرت سیگنال ماهواره در مرکز سایه، بیشترین مقدار را دارا می‌باشد و در گوشه‌ها، از کمترین مقدار، برخوردار است. توجه به این نکته لازم است که دریافت سیگنال در خارج از سایه، احتیاج به دیش‌های بزرگ‌تر، دارد. امواج سانتی‌متری، جهت ارسال سیگنال ماهواره به زمین، مورد استفاده قرار می‌گیرد که محدوده فرکانسی آنها بین ۳–۳۰ MHz می‌باشد. دلیل اصلی استفاده از این امواج رادیویی کوتاه، انتشار راحت امواج و تأثیرات کم نویز و مزاحمت‌های فرکانسی است. البته فرکانسهای بالاتر از ۱۵ Ghz، بصورت وحشتناکی بوسیله اکسیژن هوا و بخار آب تضعیف می‌گردند. ماهواره‌ها، سیگنالهای ارسالی خود را بصورت قطبی و با دو حالت افقی و عمودی ارسال می‌کنند و گاهی اوقات نیز، بصورت دورانی، چپ گرد و راست گرد. در سیستمهای دیجیتال، امکان ارسال دیتا و چندین شبکه تلویزیونی و رادیویی بروی یک فرکانس وجود دارد. انواع ماهواره ماهواره ضد سلاح ماهواره ضد سلاح، که بعضی مواقع ماهواره‌های کشنده نیز خوانده می‌شوند، ماهواره‌هایی هستند که برای خراب کردن ماهواره‌های دشمن و دیگر سلاح‌های مداری و اهداف دیگر طراحی شده‌اند؛ که هم آمریکا و هم روسیه، از این نوع ماهواره، در اختیار دارند. ماهواره‌های ستاره‌شناختی ماهواره‌های ستاره‌شناختی که برای مشاهده فاصله سیاره‌ها وکهکشان‌ها و دیگر اشیای خارجی فضا، استفاده می‌شود. ماهواره‌های زیستی ماهواره‌های زیستی، ماهواره‌هایی هستند که برای حمل ارگانیسم‌های زنده، طراحی شده‌اند. عموماً برای آزمایش‌های علمی استفاده می‌شوند. ماهواره‌های مخابراتی ماهواره‌های مخابراتی، ماهواره‌هایی هستند که برای اهداف ارتباط راه دور، در فضا قرار گرفته‌اند. ماهواره‌های مخابراتی مدرن، نوعاً از مدارهای زمین‌همگام، مولنیا (Molniya) و پایین‌زمینی استفاده می‌کنند. ماهواره‌های مینیاتوری ماهواره‌های مینیاتوری، ماهواره‌هایی هستند که دارای وزن کم و سایز کوچک، به طور غیر عادی می‌باشند. طبقه‌بندی جدیدی که برای گروه بندی این ماهواره‌ها استفاده می‌شود، عبارت است از: ماهواره‌های کوچک (۵۰۰–۲۰۰ کیلوگرم) ماهواره‌های میکرو (زیر ۲۰۰ کیلوگرم) ماهواره‌های نانو (زیر ۱۰ کیلوگرم) ماهواره‌های هدایت‌کننده ماهواره‌هایی هستند که از پخش کردن سیگنال‌های رادیویی استفاده می‌کنند تا دریافت کننده‌های موبایل را در زمین فعال نمایند تا مکان دقیق آن‌ها مشخص شود. ماهواره‌های اکتشافی ماهواره‌های مشاهداتی زمین یا ماهواره‌های مخابراتی می‌باشند، که برای کاربردهای نظامی و جاسوسی مستقر شده‌اند. ماهواره‌های زمین‌شناسی ماهواره‌های زمین‌شناسی، ماهواره‌هایی هستند که برای نظارت بر محیط، هواشناسی و ساختن نقشه استفاده می‌شوند. ماهواره‌های تتر به ماهواره‌هایی که به وسیله یک کابل که به ماهواره‌ای دیگر متصل شوند، تتر (افسار) می‌گویند. ماهواره‌های هواشناسی ماهواره‌های هواشناسی، که به طور ابتدایی برای نشان دادن آب و هوای کره زمین به کار می‌روند. ایستگاه فضایی نوشتار اصلی: ایستگاه فضایی ایستگاه فضایی، یک ساختار ساخته دست بشر می‌باشد که برای زندگی انسان در فضای خارج طراحی شده‌است. یک ایستگاه فضایی از انواع فضاپیماها به وسیله نقصش در نیرو محرکه زیاد یا امکانات بر زمین نشستن، متمایز می‌شود. به جای موتورهای دیگر به عنوان جا به جایی به و از ایستگاه استفاده می‌شود. ایستگاه‌های فضایی برای باقی‌ماندن در مدار برای مدت کوتاهی طراحی شده‌اند، برای قسمتی از هفته یا ماه یا حتی سال. مدار ماهواره‌ها نوشتار اصلی: مدار (سیاره) حرکت مداری ماهواره‌ها به دور زمین در یک مسیرِ بسته، که آن را مَدار می‌نامند درحال گردش هستند. ناظری که خارج از جو زمین قرار گرفته و به زمین می‌نگرد، مشاهده می‌کند که ماهواره‌ها در مسیرهایی به دور زمین در حال چرخشند. این مسیرها می‌توانند دایره‌ای یا بیضوی باشند؛ اما مرکز زمین در هر حالت در مرکز این مسیر یا در نقطه کانونی آن قرار می‌گیرد. ماهواره در صورتی که تحت تأثیر نیروهای جاذبه دیگری قرار نگیرد، همواره در صفحه‌ای به نام صفحه مداری به گردش خود به دور زمین ادامه می‌دهد. حرکت این صفحه مداری، به دوره مداری و زاویه صفحه، با مدار استوا بستگی دارد. اگر این زاویه صفر باشد، صفحه مداری منطبق بر صفحه استوایی زمین می‌شود. عناصر مداری؛ عناصری ششگانه‌اند و به تقلید از یوهان کپلر و بر اساس قوانین حرکت سیاره‌ای‌اش (قوانین کپلر) نامگذاری شده‌اند. هر مدار، توسط این شش عنصر به طور کامل تعریف می‌شود و مقدارِ «مبدأ» زمانِ اعتبارِ پارامترها را مشخص می‌کند. برای این پارامترها، به دلیل تغییر جزئی مبناها، هر ۵۰ سال یک مبدأ جداگانه در نظر گرفته می‌شود تا تغییرات مبناها اصلاح گردد. مدار واقعیِ (و عناصر مداری آن) اجرام، هنگامی که در معرض آشفتگی‌های گرانشی قرار می‌گیرند، تغییر می‌کند؛ بنابراین، مدارِ تعریف شده بوسیله عناصر مداری، فقط تَقریب ریاضیِ مداری در یک زمان خاص است، که مشخصه مبدا؛ بیان کننده آن است. عموماً ماهواره‌ها به روی چهار نوع مدار که بستگی به نوع کاربرد ماهواره دارد، قرار می‌گیرند: مدار پایین زمین(LEO) (به انگلیسی: Low Earth Orbit) مدار قطبی(POLAR) (به انگلیسی: Polar Orbit) مدار زمین‌ایست(GEO) (به انگلیسی: Geosynchronous Equatorial Orbit Elliptical) مدار بیضوی (به انگلیسی: Elliptical Orbit) ماهواره‌های مدار پایین زمین Retrogradeorbit.gif به ماهواره‌هایی که در در فاصله نسبتاً کمی از سطح زمین قرار دارند، ماهواره‌های مدار پایین زمین گفته می‌شود. بیشترین ارتفاع این نوع ماهواره‌ها از سطح زمین بین ۳۲۰ تا ۸۰۰ کیلومتر است. مسیر حرکت این ماهواره‌ها از غرب به شرق و همجهت با دَوَران زمین به دور خودش است. زمان یک دور چرخش به دور زمین در این مدارها، حدود ۹۰ دقیقه است. این مدارها در ارتفاع نسبتاً کمی قرار دارند، در نتیجه می‌توان اجسام نسبتاً سنگین را با یک سیستم پرتاب کننده ساده در آنها قرار داد. گفتنی است که بیشتر ماهواره‌هایی که در این مدارها قرار دارند، درصد زیادی (حدود ۵۰ درصد) از وقت خود را در سایه زمین می‌گذرانند و باید مجهز به باتریهایی باشند که بتوانند وسایل الکترونیکی را در این مدت تغذیه کنند. این مدارها معمولاً برای مشاهدات و فعالیتهای ماهواره‌های نظامی به کار برده می‌شوند. بدلیل نزدیکی فاصله این نوع ماهواره‌ها از سطح زمین، سرعت حرکت این ماهواره‌ها خیلی بیشتر از سرعت دوران زمین بدور خودش است؛ سرعت این گونه ماهواره‌ها باید به حدی باشد تا به زمین سقوط نکنند. گاهی سرعت آنها به ۲۷٬۰۰۰ کیلومتر بر ساعت نیز می‌رسد. برخی از ماهواره‌های هواشناسی، ماهواره‌های سنجش از دور و ماهواره‌های جاسوسی از این نوع اند. ماهواره‌های مدار قطبی پرونده:Polar orbit.ogg مدار قطبی نوعی از ماهواره‌ها را می‌گویند که مسیر مدار حرکت آنها عمود بر خط استوا و مسیر دَوران آن از قطبهای شمال و جنوب می‌گذرد. مدار قطبی بی شباهت به مدارات ارتفاع پایین نیست و تنها فرق اساسی آنها در جهت دَوران ماهواره است، ماهواره‌های مدار قطبی از شمال به جنوب در گردشند؛ برخلاف ماهواره‌های دیگر که از شرق به غرب است. ماهواره‌های مدارات قطبی جهت مشاهده سطح زمین مورد استفاده قرارمی‌گیرند. وقتی که یک ماهواره مدار قطبی در حال دوران از شمال به جنوب بدور زمین است و چون زمین نیز خود از شرق به غرب در حال گردِش به دور خود است، این نکته باعث جاروب تمام نقاط موجود بر روی سطح زمین می‌گردد. این کار شبیه پوست کندن یک پرتقال است؛ قسمت به قسمت و در نهایت یک شکلِ تصویرِ کروی از سطح زمین. بعضی از ماهواره‌های هواشناسی، ماهواره‌های سنجش از دور و ماهواره‌های جاسوسی از این نوع اند. ماهواره‌های مدار زمین‌ایست مَدار زمین‌ایست این نوع ماهواره‌ها در حالت کلی به روی مدار زمین‌ایست و بر بالای خط استوا، در فاصله ۳۵۷۸۶ کیلومتری از سطح زمین قرار داند. مدارهای زمین‌ایست دوره گردِشی، درست برابر گردش زمین دارند. این مدار، مدار۲۴ ساعته نیز خوانده می‌شود. این ماهواره‌ها با سرعتی حدود سه کیلومتر درثانیه در مدار زمین‌ایست حرکت می‌کنند. برای ردیابی ماهواره احتیاج به سیستم پیچیده‌ای نیست ماهواره‌ها در مدارثابت زمینی، با تعداد کم، امکان ایجاد پوشش زیادی را در روی زمین دارند. به عنوان مثال سه ماهواره در روی این مدار برای پوشش بیشتر سطح زمین (به جز قطبها) کافی هستند. ماهواره نسبت به زاویه‌ای که ایستگاه زمینی آن را می‌بیند، ثابت است، در نتیجه احتیاجی به تغییر جهت آنتن نیست ولی تنظیم آن ضروری است تعداد زیادی از ایستگاه‌های زمینی می‌توانند تحت پوشش یک ماهواره در این مدار قرار گیرند به طوری که آنتن هر ماهواره می‌تواند حداکثر ۴۲/۴ درصد سطح کره زمین را بپوشاند. این نوع ماهواره‌های در فضا در مکانی ثابت قرار دارند و همراه با دوران زمین بدور خود، می‌گردند و بدلیل همین ثبات دارای سایه‌ای ثابت (معروف به «جای‌پا») بر زمین هستند. به مدار geosynchronous مدار مدار زمین‌ایست و یا مدار کلارک نیز گفته می‌شود. تمام ماهواره‌های مخابراتی و تلویزیونی از این نوع هستند. ماهواره‌های مدار بیضوی مدار بیضوی این ماهواره‌ها دارای مداری بیضوی هستند. دو نقطه مهم از مدار این ماهواره‌ها نقطه اوج و نقطه حضیض آنها است. قسمتی که به سطح زمین نزدیک می‌شوند به نام نقطه حضیض یا perigee نامیده می‌شود. قسمتی که از سطح زمین دور می‌شود به نام نقطه اوج یا apogee نامیده می‌شود. مسیر حرکت و دوران این نوع ماهواره مانند ماهواره‌های قطبی از سمت شمال به جنوب است. چون اکثر ماهواره‌های مخابراتی در مدار زمین‌ایست قرار گرفته‌اند، این ماهواره‌ها هیچ پوششی بروی قطب‌های شمال و جنوب ندارند. به همین دلیل و جهت پوشش قطب‌ها از ماهواره‌های مدار قطبی استفاده می‌شود. در واقع این نوع از ماهواره‌ها شمالی‌ترین و جنوبی‌ترین قسمت نیمکره‌ها را پوشش می‌دهند.


داریوش یکم ، ناموَر داریوش بزرگ

داریوش یکم ، ناموَر داریوش بزرگ،۱ پسر ویشتاسپ، همسر آتوسا و داماد کوروش بزرگ، سومین پادشاه هخامنشی بود. وی در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، با کمک چندی از بزرگان هفت خانوادهٔ اشرافی پارسی با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست. پس از آن به فرونشاندن شورش‌های درون‌مرزی پرداخت. فرمانروایی شاهنشاهی را استحکام بخشید و سرزمین‌هایی چند به شاهنشاهی افزود. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود. از دیگر کارهای او حفر راه‌آبی بود که دریای سرخ را به رود نیل و از آن سو به دریای مدیترانه پیوند می‌داد. آرامگاه او در دل کوه رحمت در جایی به نام نقش رستم در مرودشت فارس (نزدیک شیراز) است. پس از جهانگیری کوروش بزرگ و کمبوجیه سراسر آسیا (آسیای صغیر) مگر عربستان جزو قلمرو او محسوب می‌گردید  نام داریوش در زبان لاتین «دَرَیوس»، زبان یونانی «داریوس» و در پارسی باستان «دارَیَوَهوش» تلفظ می‌شود. شکل این نام در زبان عیلامی «داریامائویس»، در زبان اکدی «داریاموس» و در زبان آرامی «دِرایس» و «دِرایوس» است و احتمال می‌رود نام یونانی دیگرش «داریائوس» باشد. این نام در زبان پارسی باستان به‌معنای «استوار نگاه می‌دارد آن‌چه نیکوست را» می‌باشد.۲ این نام در تحریر بابلی کتیبه بیستون بصورت داریاموش امده است: من «داریاموش «(داریوش)، شاه، پسر «اوشْتاسْپَه» (ویشتاسپ)، «اَهَمَنیش» (هخامنشی)، شاه شاهان، پارسی، شاه «پَرسو» (پارس). سالشمار پادشاهی تا مرگ سال‌ها پیش از میلاد است. ۵۲۱: مرگ کمبوجیه در راه بازگشت از مصر. فریبکاری و زورستانی تخت پادشاهی توسط گئومات مغ (بردیای دروغین) با طرح معرفی خود با نام بردیا فرزند کوروش بزرگ.۳ ۵۲۱: داریوش یکم از خویشاوندان کوروش با یاری جمعی از نجیب‌زادگان پارسی، گئومات را کشت و به پادشاهی رسید.۴ ۵۱۹: سرکوب شورش‌های سراسری در بسیاری از ساتراپی‌های ایران توسط داریوش.۵ ۵۱۸: آغاز بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه.۶ ۵۱۴: حمله داریوش به سکاها در ناحیه شمال قفقاز و دریای سیاه.۷ ۴۹۴: شورش ایونیان در آسیای صغیر علیه حکومت هخامنشی و به آتش کشیدن سارد.۸ ۴۹۴: حمله داریوش به یونان با عنوان جنگ لاده و شکست یونانیان در نزدیکی جزیره لاده.۹ ۴۹۰: جنگ ماراتن بین ایران و یونان در محلی به نام ماراتن در یونان کنونی و شکست ارتش هخامنشی. نخستین پیروزی یونان بر ایران در خشکی.۱۰ ۴۸۶: داریوش در سن ۶۳ سالگی درگذشت.۱۱ ۴۸۶: پس از مرگ داریوش، فرزندش خشایارشای یکم بر تخت سلطنت نشست.۱۲ منابع برای تاریخ‌نگاری زندگانی داریوش نوشتار اصلی: منبع‌شناسی تاریخ ماد و هخامنشی چهار منبع اصلی برای زندگانی داریوش وجود دارد. اولی، کتیبه بیستون داریوش (DB) است. دومین سند، شامل بناهای یادبود و متون پرسپولیس، شوش و بابل و مصر است. منبع سوم روایت پررنگ و لعاب و با جزئیات هرودوت است. سند چهارم، گزارش‌های خلاصه نویسندگان کلاسیک و اشاراتی در عهدعتیق است.۱۳ داریوش در کتاب مقدس و قرآن نام داریوش در کتب عهد عتیق از جمله کتاب های حجی, زکریا, عزرا, نحمیا و کتاب دانیال چند بار تکرار شده.هرچند که معمولا از کوروش کبیر به عنوان شخصیت ذوالقرنین در قرآن یاد می شود اما برخی متفکران با اشاره به روایات تاریخی از جمله کتاب تواریخ هرودوت, داستان سفر ذوالقرنین به سرزمین اقوامی وحشی را یاد آور لشکر کشی داریوش به سرزمین سکا ها دانسته اند. به هر حال مرتبط دانستن پادشاهان هخامنشی و ذوالقرنین از رویای دانیال نبی در عهد عتیق سرچشمه می گیرد. در کتاب دانیال، دانیال نبی در رؤیا چنین می‌بیند: *دیدم که ناگاه قوچی نزد نهر ایستاده بود که دو شاخ داشت و شاخهایش بلند بود ویکی از دیگری بلندتر و بلندترین آنها آخربرآمد؛ و قوچ را دیدم که به سمت باختر و شمال و جنوب شاخ می‌زد و هیچ وحشی با او مقاومت نتوانست کرد و کسی نبود که از دستش رهایی دهد و برحسب رای خود عمل نموده، بزرگ می‌شد. در ادامه در کتاب دانیال می‌خوانیم: جبرئیل بر او آشکار گشت و خوابش را چنین تعبیر نمود: قوچ صاحب دو شاخ که دیدی پادشاهان ماد و پارس است. بر تخت نشستن داریوش از دید پژوهشگران نظریه بردیای دروغین گزنفون و کتزیاس با هرودوت در موضوع کشته شدن بردیا به فرمان کمبوجیه هم داستان هستند.۱۴ کتزیاس اسم این مغ را سپنت‌دات یعنی دادهٔ مقدسات نوشته‌است که به زبان امروزی اسفندیار می‌شود.۱۵ گزنفون نوشته‌است این مغ با تسلطی که بر روی کمبوجیه داشت ذهن پادشاه را بر ضد برادرش مشوب ساخت و پس از قتل بردیا خود به جای او ادعای پادشاهی کرد.۱۶ در روایات داریوش هیچ اشاره‌ای به شباهت مغ با شاهزادهٔ واقعی بردیا نشده‌است و این داستان باید از مبالغات شاعرانهٔ معمول مورخان قدیم یونان سرچشمه گرفته باشد.۱۷ داریوش در سال ۵۲۲ پیش از میلاد گئومات (بردیای دروغین) را به قتل رساند.۱۸۱۹۲۰۲۱۲۲۲۳ هفت هم قسم و کشتن مدعی تاج و تخت هرودوت می‌گوید که۲۴هفت تن از اشراف و نجبای پارس به نام‌های اتانس، آسپاتی نس، گبریاس(گوبریا)، اینتافرنس، مگابیزوس(مهابیز)، هیدارنس و داریوش پسر ویشتاسپ (ویستاسب) بعد از اینکه متوجه شدند همگان فریب خورده‌اند، درصدد قتل مغ‌ها بر آمدند، کتیبهٔ بیستون هم این اسامی را تأیید می‌کند، و تنها یک اسم از آن هفت تا با گفتهٔ هرودوت مغایر است، یعنی «آسپاتینس»، توضیح این که داریوش در کتیبهٔ بیستون اسامی هفت نفر مزبور را چنین بر می‌شمارد:ویندفرنه، اوتانه، گئوبرووه، ویدرنه، بگابوخشه(بغابوخش)، آردومانیش(اردومنیش) (و البته خود داریوش، که در آن زمان والی پارس بوده و در آنجا حضور داشته است)مسلم است که در این مسئله، باید گفتهٔ خود داریوش را صحیح بدانیم. در سال ۵۲۱ پیش از میلاد داریوش یکم از خویشاوندان کوروش با یاری جمعی از نجیب‌زادگان پارسی، گئومات را کشت و به پادشاهی رسید.۲۵ نظریهٔ قتل بردیای واقعی به‌دست داریوش نوشتار اصلی: نظریه یکسان بودن گئومات مغ و بردیا برخی از دانشمندان مدرن، برای نمونه آلبرت اومستد آشورشناس آمریکایی عقیده دارند مردی که بر کمبوجیه شورید بردیای واقعی و وارث حقیقی سلطنت بود که داریوش او را کشت، آنگاه او را گئومات نامید و داستان بردیای دروغین را اختراع کرد تا غصب سلطنت را موجه جلوه دهد. اومستد می‌نویسد، داریوش پس از پادشاهی در گزارش رسمی خود روی صخرهٔ بهستان وانمود و به جهان آگهی کرد که گویی وارث قانونی تاج و تخت است. هرودوت، کتزیاس و جانشینان یونانی آنها آن را پذیرفتند ولی نشانه‌هایی هست که این داستان بسیار دور از حقیقت است.۲۶ بردیا دختری بنام پارمیس داشت که داریوش وقتی شاه شد با پارمیس ازدواج کرد تا جایگاه خود را وجهه قانونی ببخشد.۲۷ شورش در استان‌ها پس از پادشاهی داریوش، کلیه استان‌ها سر به شورش برداشتند که داریوش و یارانش طی ۱۹ نبرد، ۹ پادشاه را که با وی به منازعه برخاستند، سرکوب کرد. اولین طغیان در عیلام روی داد. در ماد هم یک مدعی که خود را از اخلاف هووخشتره می‌خواند، مدعی سلطنت ماد بود. در پارس یک مدعی دیگر خود را بردیا پسر کوروش خواند. این نکته که شورشیان همواره در یک زمان سربرنمی‌داشتند و هدف مشترک یا پیوند اتحادی هم با یکدیگر نداشتند، عامل عمده‌ای بود که داریوش را در دفع شورش‌ها یاری کرد. طغیان بابل نیز کمتر از دیگر طغیان‌ها، موجب دغدغهٔ خاطر داریوش نبود. تمام این اغتشاش‌ها که در ارمنستان، ماد، کردستان، رخج، و مرو روی داد، با خشونت سرکوب شد و داریوش خشونت را در این مواقع همچون وسیله‌ای تلقی می‌کرد که می‌توانست از توسعه و تکرار نظایر این حوادث، جلوگیری کند.۲۸ در بند شانزدهم کتیبه بیستون درباره شورش پارت (خراسان) و گرگان چنین آمده‌است پارت و گرگان بر من شوریدند و ویشتاسپ پدر من در پارت بود. پس از آن سپاه پارسی را از ری نزد ویشتاسپ فرستادم. وقتی که این سپاه به ویشتاسپ رسید، عازم جنگ دشمن شد. در محلی موسوم به ویش پااوزت در پارت با آنان جنگید. اهورامزدا مرا یاری کرد و به ارادهٔ او ویشتاسپ شورشیان را شکست داد. پس از آن مملکت مطیع من شد.۲۹ کتیبه بیستون که گزارش این جنگ‌های تمام نشدنی است، نشان می‌دهد که او نظم و امنیت شاهنشاهی را به بهای چه اندازه رنج و سعی مستمر و بی‌انقطاع توانسته‌است، تأمین کند. ساتراپ‌هایی که کوروش بعد از فتح و ضبط ولایات در هر قلمرو تازه‌ای گماشته بود، اکثراً درین ایام، خود رأی شده بودند و سپاه و تجهیزات هم در اختیار داشتند. با مرگ کمبوجیه و قتل کسی که بسیاری از مردم ولایات او را پسر کوروش، شناخته بودند، تعدی این حکام استقلال‌جوی، به ناخرسندی مردم انجامیده‌بود و مردم استان‌ها، بهانه برای شورش بدست می‌آوردند. داریوش مردی جهاندیده بود و با ازدواج با دختر کوروش و با تعدادی از دختران خانواده‌های بزرگ پارسی او را در موقعیتی قرار داده‌بود که نجبای پارسی و مادی هر یک بخاطر خویشاندی نسبی و یا سببی خویش، نسبت به این پادشاه نوخاسته که در حمایت و تبعیت از وی، هم‌پیمان هم شده بودند، وفادار و حتی علاقه‌مند بمانند.۳۰ تشکیلات داریوش کاخ تچر، کاخ اختصاصی داریوش نقش‌برجستهٔ داریوش بزرگ در تخت جمشید. بازگرداندن امنیت در تمام این نواحی شورش زده، طبعاً هم ضرورت ایجاد یک سازمان سامانمند اداری را به داریوش الهام کرد و هم وسایل و تجارب لازم را در اختیارش گذاشت.۳۱ داریوش اهتمام فراوانی از خود برای ساماندهی تشکیلات داخلی کشور به خرج داد به طوریکه نظام تشکیلاتی که وی بنیان نهاد، مدتها بعد با اندک تغییری، توسط سایر حکومتها از جمله سلوکیه، ساسانیان و حتی اعراب دنبال گردید. داریوش فوق‌العاده مراقب بود که از طرف مأمورین دولتی تعدی به مردم نشود و با این مقصود همواره در ممالک ایران حرکت و از نزدیک به امور سرکشی می‌کرد. نجبا که از این مراقبت شاه دلخوش نبودند او را دوره گرد نامیدند ولیکن مورخین این سخریه را برای او بهترین تمجید می‌دانند.۳۲ در زمان او یک دستگاه منظم اداری در کشور بوجود آمد که تمرکز امور را ممکن می‌ساخت و ظاهراً تا حدی نیز از نظام رایج در مصر که داریوش در جوانی و در ضمن اقامت سه سالهٔ خود در آنجا با آن آشنا شده بود، الهام می‌گرفت چون نجبا و اعیان پارسی و مادی که غالباً روحیهٔ نظامی داشتند، به کارهای دبیری تن در نمی‌دادند، این کار به دست اقوام تابع افتاد و اقوام عیلامی که درین امور سررشته را به دست گرفتند، زبان عیلامی را در قلمرو هخامنشی‌ها زبان دیوانی و اداری کشور کردند.۳۳ داریوش در طول ۳۶ سال پادشاهی خود، اقداماتی به شرح ذیل انجام داد. تقسیم قلمرو شاهنشاهی به چندین ساتراپ داریوش سرزمین‌های ایران را به چند قسمت تقسیم نموده، برای هر کدام یک والی معین نمود. به زبان آن‌روزی (خِشَتَرَپائو) می‌گفتند یعنی حامی یا نگهبان مملکت. یونانی‌ها، ساتراپ، به معنی استاندار و ساتراپی عموماً یعنی استان نوشته‌اند و تعداد بخش‌ها را بین بیست الی بیست و شش بخش ذکر کرده‌اند ولیکن تعداد ولایات در کتیبهٔ نقش رستم به سی ولایت می‌رسد. برای اینکه کارها همه در دست یک نفر نباشد، دو نفر از مرکز مأمور می‌شدند که یکی به فرماندهی قشون محلی منصوب بود و دیگری به اسم سردبیر که کارهای کشوری را اداره می‌کرد. سردبیر در واقع مفتش مرکز در ایالات بود و مقصود از تأسیس این شغل این بود که مرکز بداند احکامی که به ساتراپ صادر می‌شود اجرا می‌گردد یا نه. مفتشینی که از مرکز برای دیدن اوضاع ایالات مأمور می‌شدند، لقب چشم و گوش دولت را داشتند.۳۴ درست است که این ساتراپ‌ها در حوزهٔ حکومت خویش مثل یک پادشاه دست نشانده، قدرت و حیثیت بلامنازع داشتند اما در واقع تمام احوالشان تحت نظارت دقیق و بلاواسطهٔ شاه و «چشم» و «گوش» او بود و این نکته کمتر به آنها مجال می‌داد که داعیهٔ استقلال یا فکر تجاوز از قانون پادشاه را در خاطر بگذرانند. این نظارت‌ها در عین حال هم رعیت را از استثمار و تعدی ساتراپ‌ها در امان نگه می‌داشت و هم به ساتراپ‌ها اجازه نمی‌داد تا با جمع‌آوری عوارض و مالیات‌های بیجا خزانهٔ خود را تقویت کنند و لاجرم به فکر توسعهٔ قدرت بیفتند.۳۵ ایجاد راه شاهی راه شاهی. از جمله اقدامات داریوش در این زمینه می‌توان به ایجاد راه شاهی که سارد پایتخت سابق لیدی، را به شوش (شهر باستانی) پایتخت هخامنشیان وصل می‌کرد. یک راه دیگر نیز بابل را به مصر مربوط می‌کرد. ایجاد سپاه جاویدان برای اینکه نیروی نظامی بقدر کفایت و با سرعت به جاهای لازم برسد، داریوش لشکری ترتیب داده بود که موسوم به لشکر جاویدان بود، زیرا هیچگاه از تعداد آنها نمی‌کاست و فوراً جاهای خالی را پر می‌کرد. تعداد این لشکر ده هزار نفر بود.۳۶ تنظیم مالیات‌ها مورخین یونانی نوشته‌اند داریوش برای هر ایالتی مالیات نقدی و جنسی معین کرد. پلوتارک مورخ یونانی می‌نویسد «داریوش در صدد تحقیق برآمد تا معلوم نماید که مالیات تعیین شده، بر مردم گران است یا نه و چون جواب آمد که گران نیست و مردم می‌توانند بپردازند، باز مالیات‌ها را کم کرد تا تحمیلی بر مردم نشود.» همچنین آمده‌است که در زمان داریوش مصر رفاهیت داشته ولیکن در سال‌های آخر سلطنت داریوش، در مصر بواسطهٔ مالیات‌های گزاف، زارعین مصری شورش کردند.۳۷ ارتباط دادن دریای مدیترانه و دریای سرخ کانال سوئز وقتی داریوش در هند بود مشاهده کرد که بازرگانی مصر و شامات با هند از راه خشکی مشکل است و حمل و نقل گران تمام می‌شود این بود که امر کرد، که کانالی که امروزه به نام کانال سوئز معروف است و نخستین بار در سال ۶۰۹ پیش از میلاد ایجاد شده و در زمان داریوش پر شده بود، را پاک کرده و سیر کشتی‌ها را در این کانال، برقرار نمودند.۳۸ گویا داریوش در سر راه خود به مصر این آبراه ناتمام را دیده بود و دربارهٔ آن از مردم پرسشهایی کرده بود. در سنگ نوشته‌هایی که به خط هیروگلیف مصری به یادبود ساختن این کانال، در دست است، اشاراتی به این پرسش‌ها وجود دارد.۳۹سه سنگ‌نوشته از داریوش در کانال سوئز کشف شده که مفصل‌ترین و مهم‌ترین آنها ۱۲ سطر دارد و مشتمل است بر مدح اهورامزدا و معرفی داریوش و دستور حفر ترعهٔ سوئز. دو کتیبهٔ دیگر کوچک‌ترند و مشتمل بر معرفی داریوش هستند.۴۰ «داریوش یکم، شاهنشاه بزرگ هخامنشی هنگامی که می‌خواست بخش‌های باختری و خاوری شاهنشاهی خود را با یک راه آبی به هم بپیوندد، باید به آشکار کردن(: کشف) راههای آبی ناشناخته دست می‌زد. از این روی به «اسکولاکس کاریایی» اهل کاریاندا، فرمان داد با چند کشتی جنگی پارسی سراسر کرانه‌های دریایی شاهنشاهی را شناسایی کند و در این‌باره گزارش دهد. اسکولاکس از شهر گنداره –در خاور افغانستان امروزی- سفر خود را آغاز کرد. او رود کابل را در مسیرش به سوی خاور تا پیوستن به سند راند و از آن پس بر روی سند، رو به جنوب، خود را به اقیانوس هند رساند. وی با رسیدن به اقیانوس هند، در حالی که به سوی باختر می‌راند، کرانه‌های خلیج فارس تا «بندر کاریایی» در بنیشو (در نزدیکی خرمشهر کنونی) را بررسی کرد. او پس از این، دلیرانه آغاز به دور زدن دریاییِ شبه جزیره عربستان کرد، تا پس از سی ماه به «سوئز» کنونی رسید. اسکولاکس گزارش‌های کار خود را پس از بازگشت از مصر به داریوش بزرگ داد. داریوش که پیوستن مصر و کرانه‌های باختری و خاوری دریای سرخ به هند و ایران را در سر می‌پروراند؛ به این اندیشه افتاد که رود نیل را با آبراه‌هایی به دریای سرخ بپیوندد. بنا به گزارش هرودت، پیش از داریوش، فرعون نِخو(۶۱۰-۵۹۵پ. م) و پادشاهان مصری پیش از او در اندیشهٔ پیوستن نیل به دریای سرخ بوده‌اند. اما چون در مسیر راه کوههای سنگی وجود داشت که کندن آنها کار آسانی نبود و همچنین آبراهه از میان وادی خشکی می‌گذشت که در آن آب نبود، این کار به پایان نرسید. حتا به روزگار پادشاهی نِخو ۱۲۰ هزار مصری در کار کندن آبراهه کشته شدند. نشان سلطنتی داریوش بزرگ به زبان مصری پس از بررسی‌های گوناگون داریوش پی برد که باید ۸۴ کیلومتر دیگر کَنده شود تا آبراه‌هایی که فرمانروایان مصری ساخت آن را آغاز کرده و نتوانسته بودند آن را به پایان ببرند، به دریای سرخ برسد. از سوی دیگر برای مشکل آب آشامیدنی ناگزیر بود چاه‌های گوناگونی پدید بیاورد تا کارگران از تشنگی نمیرند؛ بنابراین داریوش که کار به پایان رساندن آبراهه را با یاری مهندسان ایرانی که از زمان‌های کهن در کار کندن آبراهه و کاریز و چاه و سدبندی مهارت داشتند آسان می‌پنداشت، فرمان داد تا کار دوباره آغاز شود و بر سر راه چاه‌هایی کنده شوند تا آب آشامیدنی برای کارگران بدست آید. سرانجام این کار بزرگ پس از ده سال به پایان رسید و در سال ۴۹۷ شاهنشاه با همهٔ درباریان خود از شوش به مصر رفت، تا نخستین آبراههٔ سوئز را گشایش کند. آبراههٔ نام برده شده مانند امروز از دریای مدیترانه آغاز نمی‌شد بلکه از رود نیل و کنار «بوباستیس» در شمال قاهره کنونی آغاز و پس از دور زدن دریاچهٔ بزرگ تلخ در باختر آبراههٔ امروزی به سمت جنوب می‌رفت تا برسد به سوئز و دریای سرخ. این کار بزرگ را داریوش با چهار سنگ نبشته در مسیر آبراهه جاودانه کرد و امروزه سه سنگ نبشتهٔ آن به دست ما رسیده است. بدین ترتیب طرح‌های بزرگ داریوش برای پیوستن مرزهای دو امپراتوری به سرانجام رسید؛ و ۲۴ یا ۳۲ کشتی پر از باج مصری به سوی ایران و خلیج فارس حرکت کرد. از این پس فراورده‌ها و کالاهای گوناگون خاور و باختر امپراتوری، افزون بر راه‌هایی که از خشکی می‌گذشت از طریق این راه جدید آبی به سراسر قلمرو پهناور هخامنشی می‌رسید و افزون بر سودهای اقتصادی فراوانی که به شاهنشاهی آن روزگار می‌رسید و یک تجارت جهانی بزرگ را برای نخستین بار در تاریخ باستان پدید می‌آورد؛ توانمندی شاه بزرگ را در اداره کردن، بر همهٔ سرزمین‌های شناخته شدهٔ آن روزگار استوارتر می‌ساخت. چرا که شاهنشاه می‌توانست با سرعت بیشتری نیروهای رزمی(:نظامی) خویش را به سراسر امپراتوری بفرستد. داریوش بزرگ افزون بر اینکه در طرح بزرگ خویش به پیروزی رسید، نقش مهمی را نیز در شناساندن راه‌های دریایی تازه برای جهانیان باز کرد. کردار وی از این راه نه تنها زمینه‌هایی را برای آشنایی فرهنگی مردمان آن روزگار پدید آورد بلکه مردمان اروپا را نیز برای نخستین بار با هندیان آشنا کرد.»۴۱ یکسان کردن واحد پول و واحد اندازه‌گیری ارتباط اقتصادی دایم، بین تمام ولایات، یک دستگاه واحد پول و یک نظام اوزان و مقادیر قابل تبدیل را، در سراسر کشور الزامی می‌نمود. سکه‌های طلایی که در این دوران، در تمام ایران رواج پیدا کرد، به سکه دریک موسوم بود. در تاریخ جهان، لیدیه نخستین مملکتی بود که سکه در آنجا زده شد ولی در تاریخ ایران، در زمان داریوش بود که نخستین سکهٔ متعلق به ایران بوجود آمد. پارس‌ها به اوزان و مقادیر ایلامی‌ها نامی پارسی دادند و واحدهای تازه‌ای به آن افزودند. سپس داریوش آن‌ها را تبدیل به «معیارهای هخامنشی» کرد. از ادارهٔ اوزان و مقادیر داریوش چند وزنه از دیوریت سبز برجای مانده است. یک واحد وزن پارسی «کرشَه» که در واقع به معنای وزن بود. کرشَه به وزن ۸۳ و یک سوم گرم در سراسر فرمانروایی تا به مصر رواج داشت. کرشَه برابر با ده شِکِل (۸ و یک سوم گرم) بابلی بود. بزرگترین واحد، تالان، برابر با ۶۰ مینه یا پوند (۳۰٬۱ کیلوگرم) بود. اصطلاح پارسی آن برجای نمانده است.۴۲ پارس‌ها برای اندازه‌گیری طول از ذراع ایلامی استفاده می‌کردند که به فارسی باستان اَرَشنیش (فارسی نو:اَرَش) خوانده می‌شد و با واژهٔ روسی Arshin هم خانواده است. فریدریش کرفتر این واحد اندازه‌گیری را بر پایهٔ اندازه‌های کاخ‌های تخت جمشید دقیقأ (۵۱٬۳۶) سانتی‌متر محاسبه کرده است. با این همه، پارس‌ها یک واحد اندازه‌گیری خودی نیز پدید آوردند که ارش شاهی نامیده می‌شد و احتمالأ به داریوش باز می‌گردد. ارش شاهی دو پا طول داشت، یعنی (۶۸٬۴۸) سانتی‌متر.۴۳ پیمانه (کِیل) در زندگی اقتصادی شاهنشاهی هخامنشی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود، چون در آن روزگار بیش تر مواد خوراکی را به جای وزن کردن، اندازه می‌گرفتند. پیمانهٔ پایه، پیمانهٔ بسیار کهن بین‌النهرینی قَه بود، که تو-دانژَن (۰٬۹۷) لیتر محاسبه کرده است. واژهٔ فارسی باستان برای آن دَثویَه به معنی یک دهم بود. یعنی یک دهم پیمانهٔ ایرانی گریوَه (جریب) که معادل بار بین‌النهرینی و ایلامی بود؛ یعنی (۹٬۷) لیتر (ده قه). پیمانه‌ای که یونانیان ارتابه می‌نامند اختراعی پارسی است. در فارسی باستان به آن ردبهه می‌گویند که لفظأ به معنای کشیده و راست است و منظور از آن یک کیل یهودی بوده است. ارتابه ۳۰ پیمانه بود، برابر با (۲۹٬۱) لیتر. در مصر این پیمانه با نام اِردَب یک قرن بعد هم بدون دگرگونی بر جای بود. پیمانهٔ پایل (۰٬۹۷) لیتری برای مایعات نیز به کار می‌رفت. ده پیمانه، یعنی(۰٬۹۷) لیتر، یک کوزه بود. پارس‌ها برای کوزه واژهٔ بازیش را به کار می‌بردند.۴۴ بازسازی نیایشگاه‌ها داریوش در سنگ‌نوشته بیستون از بازسازی نیایشگاه‌هایی که گئومات مغ ویران کرده بود، سخن می‌گوید. همچنین برای دلجویی از مصری‌ها که در زمان کمبوجیه نیایشگاه‌هایشان ویران شده بود، به معابد آنها رفته و ادای احترام کرد و نیایشگاه تازه‌ای برای آمون ساخت که خرابه‌های آن، هنوز از مملکت‌داری داریوش حکایت می‌کند. کاهن بزرگ مصر را که به شوش (شهر باستانی) تبعید شده بود، به مصر بازگرداند و او را بسیار احترام کرد. بواسطهٔ این اقدامات مصری‌ها از داریوش راضی شده و او را یکی از قانون‌گذاران بزرگ خود دانستند.۴۵ تدوین قانون مصر دیودوروس پس از نام بردن از پنج تن از قانونگذاران مصر (منه وس و شاید منس؛ ساسوشی ششی؟؛ سسون خیسش ششیغ؛ بئکخوریس؛ و آماسیس) می‌افزاید: می‌گویند ششمین مردی که به تدوین قانون مصر پرداخت، داریوش پدر خشایارشا بود؛ زیرا او از بی قانونی سلف خود کمبوجیه، که در رفتار او با مقدسات مصر بروز یافته بود، خمشمگین بود و بر آن شد تا زندگی توأم با فضیلت و احترام به خدایان در پیش گیرد.۴۶ تأیید قاطع این موضوع در پاپیروس عامیانهٔ شمارهٔ ۲۱۵ کتابخانهٔ ملی پاریس یافت می‌شود. این متن در سدهٔ سوم پ. م نوشته شده است و در کنار متن، گزارشی از حکم داریوش در سال ۵۱۸ پ. م دیده می‌شود: «داریوش فرمان می‌دهد که خردمندان از میان سپاهیان و مردان مذهبی و دبیران گرد هم آیند و تمام قانون‌های مصری را که تا سال ۴۴ سلطنت آماسیس (سال ۵۲۶ پ. م) جاری بوده‌اند، به نوشته درآورند.»۴۷ داریوش یکم در کتاب مقدس داریوش همچنین در بازسازی معابد یهودیان که توسط بخت النصر ویران شده بود، به یهودیان یاری کرد. نام داریوش بزرگ در کتاب مقدس عهد عتیق، در ۲۵ آیه، ذکر شده‌است. در کتاب مقدس دربارهٔ ثبات و تزلزل ناپذیری قوانین ماد و پارس در کتاب دانیال و استر سخن رفته‌است. به رغم اشکالی که در صحت و قدمت اصل آن کتاب‌ها هست، باز روی هم رفته، اهمیتی که قانون در حفظ وحدت امپراتوری داریوش و اخلاف او داشته‌است، بیان می‌کند حتی افلاطون نیز نقش قانون‌های داریوش را در حفظ و ادارهٔ کشور وی نشان گوشزد کرده‌است.۴۸ سیاست دینی داریوش همه دین‌ها را به یک چشم می‌نگریست و از تعصب دینی رویگردان بود. در نتیجه، همه تابعانش از آزادی دینی برخوردار بودند. داریوش حتی دستور داد که هر ملتی، قوانین دینی و اخلاقی خود را گرد آورد و بنویسد، و بر مبنای سنن و قوانین خود رفتار کند. بدین سان هر جامعه مذهبی و یا هر ملتی که به طور رسمی شناخته شده بود، قانون نامه‌ای تهیه کرد.۴۹ لشکرکشی‌های داریوش بزرگ علاقه‌ای که داریوش به نظم و انضباط اداری و تأمین امنیت، در سراسر قلمرو خویش داشت، طبعاً از وی مطالبه می‌کرد تا برای توسعهٔ روابط اقتصادی و سرعت بخشیدن در نقل و انتقال‌های محتمل نظامی، غیر از راه‌های زمینی، از راه‌های دریایی هم استفاده کند و همین اندیشه، سرانجام وی را در مدیترانه با اقوام یونانی درگیر کرد. ضمیمه کردن سند و پنجاب در سال ۵۱۲ پیش از میلاد، داریوش پس از برقرار کردن امنیت در ممالک تابعه، چند ولایت نیز به ایران ضمیمه کرد، یکی از آن‌ها پنجاب و دیگری سند است که هر دو در هند واقع هستند.۵۰ نام هند البته در کتیبهٔ بیستون در شمار ایالت‌های تابعه نیست و اینکه در کتیبهٔ پرسپولیس هست نشان می‌دهد که این ولایات جنوب شرقی بعد از جنگ‌های مربوط به دفع شورش‌ها می‌بایست به قلمرو داریوش درآمده باشد. مناطق تصرف شده بعدها با نام ساتراپ نشین هیندوش نامگذاری شدند. این منطقه گنجینه‌هایی بزرگ را به خزانهٔ ایرانیان سرازیر کرد؛ حدود ۳۶۰ تالنت خاک طلا در هر سال. داریوش به اسکولاکس دریانوردی کاریایی اهل کاریاندا مأموریت داد که در رود سند تا دهانه اش به اکتشاف بپردازد و سپس به سوی غرب به دریای سرخ برود. اسکولاکس و همراهانش سفر خود را از کاسپاتوروس، شاید جایی در نزدیکی آتوک جدید(۳۳ درجهٔ شمالی و ۷۲ درجهٔ شرقی) آغاز کردند. سفر اکتشافی او به طور غیر عادی دو سال و نیم به طول انجامید. مکس کری و اریک وارمینگتون حدس می‌زنند که علت دیرکرد او بادهای موسمی مخالف بوده‌اند.۵۱ لشکرکشی به سرزمین سکاها اقدام داریوش در لشکرکشی به سرزمین سکاهای اروپا، در این سال‌های توسعه و آرامش تا حدی غریب به نظر می‌آید. چندین نظریهٔ مختلف، دربارهٔ هدف و محرک داریوش از این لشکرکشی وجود دارد. شاید وی می‌خواسته‌است، آنها را بخاطر حمله‌های مخربی که بارها به سرزمین ایران کرده بودند، تنبیه کند و برای همیشه خیال آنها را از اقدام به آنگونه حمله‌ها منصرف نماید، این احتمالی است که از قول هرودوت نیز بر می‌آید. در سرزمین سکاها داریوش بجای آنکه با مقاومت این طوایف مواجه شود با عقب‌نشینی آنها روبرو شد. طی مدت دو ماه سپاه ایران در طول دشت‌های خلوت و بی‌پایان به دنبال دشمن سرگردان بودند و نتیجه‌ای که مطلوب داریوش از این لشکر کشی بود، بلافاصله حاصل نیامد. این لشکرکشی، هر چند خسارت‌های گران برای داریوش به بار آورد ولی هدف این لشکر کشی چندی بعد تحقق یافت، چرا که هم سکاها تا مدت‌ها اندیشهٔ تجاوز به مرزهای ایران را در خاطر راه ندادند و هم مراکز تجارت گندم و چوب یونان تحت نظارت ایران درآمد.۵۲ جنگ با یونان نخستین جنگ بین ایران و یونان در سال ۴۹۲ پیش از میلاد و محل نبرد ماراتن در سال ۴۹۰ پیش از میلاد. برای بهتر دیدن تصویر، بر روی آن کلیک کنید. یونانی‌ها با آنکه با خطر اجتناب ناپذیر مواجه بودند، هنوز از تفرقه به اتحاد نمی‌گراییدند. در حقیقت رقابت دیرینه‌ای بین آتن و اسپارت وجود داشت. در این ایام آتن برخلاف اسپارت نسبت به ایران اظهار انقیاد یا وفاداری کرده بود، مع‌هذا هنگامی که شورش‌هایی در شهرهای یونانی نشین آسیای صغیر (غرب ترکیهٔ کنونی) درگرفت، اسپارتها، حاضر به حمایت از شورشگران نشدند و این آتنی‌ها بودند که حاضر شدند، به شورشیان کمک کنند. در سال ۴۹۸ قبل از میلاد شورشیان به همراهی آتنی‌ها شهر سارد (پایتخت سابق لیدیه) را که پنجاه سال قبل به تصرف ایران درآمده بود، آتش زدند اما تسخیر بر ارگ ممکن نشد و شورشگران از سارد عقب‌نشینی کردند و گرفتار تعقیب و انتقام ایرانیان شدند. مداخلهٔ آتنی‌ها در ماجرای شورش، شاه را به سختی عصبانی کرده بود و خطر یونانی‌ها در آنسوی دریا را به داریوش یادآور شد. سال بعد فرستادگان شاه به شهرهای یونان رفتند و همه جا از یونانیان خواستند تا نسبت به وی انقیاد خود را اعلام کنند و خاک و آب بفرستند. در آتن و اسپارت برخلاف آنچه رسم بین‌المللی بود، فرستادگان داریوش را کشتند و برای داریوش اعزام سپاهی جهت تنبیه آن‌ها اجتناب ناپذیر شد. وحشت و خشم بی‌سابقه‌ای که در یونان پدید آمده بود، باعث شد که آتن و اسپارت منازعات دیرین خود را فراموش کنند و برای دفاع از یونان با هم متحد شوند. اسپارت که با بی‌میلی خود را آماده همکاری با آتن کرده بود، بسیج خود را آن‌قدر به تأخیر انداخت که وقتی نیروی او به کمک آتن رسید، نبرد ماراتون، به پایان رسیده بود. رودرویی دو سپاه ایران و یونان در جلگهٔ ماراتون اتفاق افتاد و دو لشکر چند روز روی در روی هم بودند و هنوز سرداران آتن بین اعلام جنگ و اظهار انقیاد تردید داشتند. در یک شورای جنگی، در نهایت تصمیم به حملهٔ ناگهانی گرفته شد و تیراندازان ایران از انجام هر اقدامی بازماندند و یونانیان با شور و هیجان خود را فاتح یافتند.۵۳ هرودوت از مقاومت خوب سربازان جاوید در قلب سپاه صحبت می‌کند و اینکه آنها در قلب یونانیان را وادار به عقب‌ نشینی کرده‌اند آن وقت چطور تعداد کشته‌های آنها ۲۹۸ است. نویسندگان امروز تعداد ارتش پارس را حداکثر بیست هزار میدانند و تعداد کشته‌های دو طرف را در حد هم میدانند و همچنین این احتمال وجود دارد که این جنگ یک جنگ دریایی بوده باشد چون یونانیان در دریا قوی بوده‌اند و جنگ دریایی را ترجیح می‌دادند و ارتش پارس هم تنها برای تنبیه آتن آمده بود نه فتح کل یونان، پس به احتمال زیاد ارتش پارس هم مستقیم به ساحل آتن حمله کرده باشد و دراینجاست که با کشتیهای آتنی روبه رو شده و طی یک روز جنگ، پیروز واقعی معلوم نبوده و مقاومت یونانیان باعث شده که ارتش ایران در ساحل روبه روی آتن لنگر بیندازد تا از شاه کسب تکلیف کنند و چون این احتمال وجود داشته که اسپارتیان به کمک آتن بیایند، به دستور داریوش شاه ارتش پارس بازگشت تا در سال آینده با ارتش قویتری عازم یونان شوند. پنجاه ریالی - پشت اسکناس عنوان: کاخ داریوش کبیر در تخت جمشید (کاخ تچر) صد ریالی - پشت اسکناس عنوان: داریوش یکم بر تخت پادشاهی میراث کتیبه بیستون در نزدیکی کرمانشاه. داریوش از پروژه‌های ساختمانی بزرگ در شوش، بابل، مصر و پرسپولیس حمایت مالی می‌کرد. بناهای تاریخی گاهی با کتیبه‌هایی با الفبا و زبان‌های فارسی باستان، ایلامی، بابلی و مصری هیروگلیف مکتوب می‌شد. تعداد زیادی کارگران و صنعتگران در این پروژه‌ها از ملیت‌های مختلف بودند و در بینشان افراد تبعیدی هم یافت می‌شد که سبب افزایش روابط و بین فرهنگی می‌شد. شاه عمیقاً به کشاورزی علاقه داشت. در نامه اش به گاداتس (حکمران آسیای کوچک) او نوشتار اوستایی را بازگو می‌کند: «زمین خوشحالترین را حس می‌کند... آنجا که ذرت، میوه و چمنزار بروید». او همچنین قانون مصر و دیگر مناطق را تدوین کرد.۵۴ داریوش برای فراهم آوردن نظم درست «این جهانی» از تحمل هچ سختی ای رویگردان نبود. او فرمانروایی عظیمش را تا دورافتاده ترین روستاها هم نظم بخشید. این نتیجهٔ دیوانی بود که حتی از دیدگاه امروزی هم بی نظیر محسوب می‌شود

معرفی کامل دانشگاه شاهرود 95

دانشگاه شاهرود یکی از دانشگاه‌های دولتی ایران در شهر شاهرود در استان سمنان است. هم اکنون این دانشگاه دارای بیش از ۱۱٬۷۰۰ دانشجو است و بیشترین تعداد دانشجویان فنی مهندسی را در استان سمنان داراست. ظرفیت پذیرش سالانه دانشگاه بیش از ۱٬۴۰۰ نفردانشجو در ۱۱۷ رشته و گرایش در مقطع دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی است و مقطع کاردانی ندارد. این دانشگاه دارای ۱۸ دانشکده و ۴ پردیس می باشد.۱ این دانشگاه در سال ۱۳۹۱ توسط پایگاه استنادی علوم جهان اسلام در رده‌بندی دانشگاه های صنعتی ایران در بین ۱۷ دانشگاه صنعتی، و پس از دانشگاه صنعتی شریف، امیر کبیر، علم و صنعت ایران، صنعتی اصفهان، خواجه نصیر طوسی، رتبه ۶ را کسب کرد.۲ ریاست این دانشگاه هم اکنون بر عهده محمد مهدی فاتح است  پیشینه این دانشگاه تحت عنوان «مدرسه عالی معدن» در سال ۱۳۵۲ با یک رشته کاردانی استخراج ذغال سنگ با سرمایه و مدیریت بخش خصوصی تاسیس شد. مدرسه عالی معدن شاهرود در سال ۱۳۵۴ تحت پوشش وزارت صنایع و معادن درآمد و در سال ۱۳۶۱ از تحت پوشش آن وزارت خانه بیرون آمده و مدیریت آن به وزارت فرهنگ و آموزش عالی واگذار شد. در سال ۱۳۶۶ با ایجاد رشته‌های مهندسی معدن و اضافه شدن دوره‌های کاردانی عمران و برق به «مجتمع آموزش عالی شاهرود» تبدیل شد. در سال ۱۳۷۲ با موافقت شورای گسترش آموزش عالی، مجتمع آموزش عالی به «دانشگاه شاهرود» ارتقاء یافت. پس از آن با گسترش رشته‌ها و تحصیلات تکمیلی در سال ۱۳۸۱ به «دانشگاه صنعتی شاهرود» ارتقا پیدا کرد. در مهر ۱۳۹۰ پردیس جدید این دانشگاه با عنوان «پردیس مهندسی و فناوری‌های نوین» با چهار دانشکده و دو خوابگاه در فاصله دو کیلومتری شهرستان و در زمینی بیابانی و بدون فضای سبز آغاز به کار کرد. این پردیس در اردیبهشت ۱۳۹۱ و پس از گذشت ۲ ترم تحصیلی با حضور کامران دانشجو وزیر وقت علوم دولت دهم رسماً افتتاح شد.۳ در خردادماه ۱۳۹۲ نام دانشگاه، به طور رسمی از «دانشگاه صنعتی شاهرود» به «دانشگاه شاهرود» تغییر یافت.۴ ساختمان‌ها دانشکده برق و رباتیک این دانشکده هم اکنون دارای ۲۷ عضو هیت علمی است که دارای یک استاد تمام ( محمد مهدی فاتح) و ۴ دانشیار و ۲۲ استادیار و ۲ مربی است. این دانشکده به پردیس جدید منتقل شده است. دانشکده شیمی دانشکده فیزیک دانشکده صنایع و سیستم‌ها اقتصاد و مدیریت دانشکده کشاورزی دانشکده کامپیوتر و فناوری اطلاعات دانشکده علوم ریاضی دانشکده معدن، نفت و ژئوفیزیک دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی( رییس این دانشکده: دکتر علی یونسیان می باشد.) دانشکده علوم زمین دانشکده مکانیک و مکاترونیک مهندسی هوافضا که در مقطع ارشد ارائه می شود فعلاً زیر گروه دانشکده مکانیک می باشد. این دانشکده هم اکنون دارای ۲۷ عضو علمی است که دارای 4 استاد تمام می باشد. دانشکده عمران(رییس این دانشکده:دکتر احمد احمدی می باشد.) دانشکده معماری علوم انسانی و معارف اسلامی دانشکده کامپیوتر و فناوری اطلاعات دانشکده مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات در سال ۱۳۸۴ کار خود را آغاز کرد. اولین پذیرش دانشجو در گرایش‌های مهندسی فناوری اطلاعات و مهندسی نرم‌افزار در مهر ماه سال ۱۳۸۴ انجام شد. در حال حاضر این دانشکده در دو گروه فناوری اطلاعات و کامپیوتر در مقطع کارشناسی و در گرایش هوش مصنوعی در مقطع کارشناسی ارشد به فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی می‌پردازد. ۵ بخش اعظمی از اساتید این دانشکده را دانشجویان دکترا که برای تحصیل به این دانشگاه آمده‌اند یا مهندسان فوق لیسانسه تشکیل می‌دهند و عملاً در مقطع کارشناسی استادی با مدرک دکترا تدریس نمی‌کند یا بسیار نادر و انگشت شمار است.۶ در ۲۴ دی ۹۲ دروس این دانشکده دچار تغییرات اساسی شد و بسیاری از دروس مورد تایید وزارت علوم در مهندسی فناوری اطلاعات مانند مبانی الکترونیک دیجیتال، مبانی فناوری اطلاعات، اصول و مبانی مدیریت، شبکه کامپیوتری ۲، مدیریت و کنترل پروژه، مهندسی نرم‌افزار ۱ و ۲، مهندسی فناوری اطلاعات ۱ و ۲، سیستم‌های چند رسانه‌ای، تحقیق در عملیات از نظام آموزشی این دانشکده حذف و جای خود را به دروس رشته مهندسی کامپیوتر داد. این تغییرات نا هماهنگی بسیاری را با سایر دانشگاه‌های ارائه دهنده این رشته به وجود آورد. ۷ آزمایشگاه‌ها و خوابگاه‌ها این دانشگاه دارای یک ساختمان آزمایشگاه مرکزی بزرگ ۴ طبقه است. همچنین ساختمان آزمایشگاه‌های شیمی با نام ساختمان جابرابن حیان نیز در سال ۱۳۸۷ به بهره‌برداری رسید. همچنین این دانشگاه دارای مراکز تحقیقاتی نیز می باشد. از جمله آنها می توان به مرکز تحقیقاتی شناورهای زیر سطحی زیر نظر دکتر احمد دارابی اشاره نمود. دانشگاه شاهرود دارای ۲ خوابگاه متمرکز دانشجویی است که یکی از آنها در پردیس مرکزی دانشگاه و پشت کوی اساتید واقع شده است و دیگری که شامل سه ساختمان مجزا است در محل پردیس مهندسی واقع شده است. تجمع اعتراضی در پی تجاوز به یکی از دانشجوهای دختر در ۱۷ آبان ۸۹ در پی ربوده شدن یکی از دانشجوهای دختر از مقابل دانشگاه و تجاوز به وی در باغ در نزدیکی یکی از روستاهای اطراف شاهرود تجمع اعتراض آمیزی در مقابل ساختمان اداری برگزار شد و تعدادی از دانشجویان خواهان برقراری امنیت، استفاده از نیروی انتظامی و افزایش سرویس‌های دانشگاه شدند. در نهایت بعد از ۸ ساعت، تجمع بدون حضور رییس دانشگاه برای پاسخ گویی خاتمه یافت. در انتها چند نفر از دانشجویان با معاون دانشجویی ملاقات کرده و مطالبات خود را مطرح کردند که نیکوفرد در پاسخ سرویس های دانشگاه را کافی دانسته و در خصوص استقرار نیروی انتظامی را هم به شرط پرداخت هزینه خرید یک کانکس ممکن دانست. ۸ پردیس مهندسی و فناوری‌های نوین نمایی از پردیس مهندسی دانشگاه شاهرود (عکس از طبقه دوم خوابگاه) فروردین ۱۳۹۲ نزدیک به ۲۰ ماه بعد از آغاز به کار در مهر ۱۳۹۰ پردیس جدید دانشگاه شاهرود با عنوان «پردیس مهندسی و فناوری‌های نوین» با انتقال کامل چهار دانشکده از دانشگاه اصلی راه اندازی شد. در سال ۹۱-۹۲ این پردیس چهار دانشکده‌ی کامپیوتر و فناوری اطلاعات، برق، مکانیک و عمران و دو خوابگاه سه طبقه را در خود جای داده بود. ۱ این پردیس در اردیبهشت ۱۳۹۱ و پس از گذشت ۲ ترم تحصیلی با حضور کامران دانشجو وزیر علوم دولت دهم در روز پنجشنبه افتتاح شد.۹ این پردیس در زمان افتتاح فاقد سلف سرویس، کتابخانه، مرکز کامپیوتر، فروشگاه، سالن، زمین ورزشی و فضای سبز بود. پس از گذشت یک ماه از شروع سال تحصیلی ۱۳۹۲ سلف سرویس این پردیس بازگشایی شد. در آذر ماه سال ۱۳۹۳ خوابگاه سوم این مجموعه نیز به بهره برداری رسید. همچنین در این پردیس جدید مقبره شهدای گمنام جنگ تحمیلی ساخته شده است که در بهار سال ۹۳ به بهره برداری رسید. چهلمین سالگرد تاسیس در 29 بهمن ماه سال ۹۲ مراسم گرامیداشت چهلمین سال تأسیس دانشگاه شاهرود و تجلیل از رؤسا، کارکنان و دانش آموختگان این دانشگاه و نیز ارائه دستاوردها با حضور ریاست وقت دانشگاه دکتر علی مرادزاده عضو هیأت علمی دانشکده معدن برگزار شد.۱۰ در این مراسم مشاور عالی وزارت علوم دکتر جعفر توفیقی به همراه مسئولان استان و شهرستان شرکت داشتند

شهرستان سوادکوه مازندران +تصاویر

شهرستان سوادکوه یکی از شهرستان‌های استان مازندران در شمال ایران است که در ناحیهٔ البرز مرکزی و در مجاورت استان سمنان قرار گرفته است. مهم‌ترین شهر این شهرستان شهر زیراب بوده که دارای بیشترین جمعیت و مساحت در سطح شهرستان می‌باشد. شهر پل سفید که از نظر جمعیت و وسعت کوچکتر از زیراب است مطابق تقسیمات بازمانده از دوره پهلوی مرکز این شهرستان می‌باشد. شهرستان سوادکوه از سمت شمال به شهرستان قائمشهر، از سمت جنوب به شهرستان فیروزکوه در استان تهران و شهرستان مهدیشهر در استان سمنان، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به شهرستان ساری و ارتفاعات دودانگه و دهستان چاشم (شهریارکوه)(جبال شروین) در شهرستان مهدیشهر محدود است. بر اساس آخرین سرشماری عمومی کشور جمعیت آن۶۸۲۸۶ نفر بوده و مساحت آن به ۲۰۷۸ کیلومتر مربع می‌رسد. این شهرستان با ترا کم نسبی جمعیت ۹/۳۲ نفر در هر کیلومتر مربع مساحت، دارای پائین‌ترین میانگین در سطح شهرستانهای استان مازندران است. طبق جدیدترین تقسیمات کشوری سوادکوه از دو بخش بنامهای مرکزی وشیرگاه، چهار شهر بنامهای پل سفید، زیرآب، شیرگاه وآلاشت. شش دهستان بنامهای سرخ کلاً با ۲۰ آبادی، راستوپی با ۶۹ آبادی، ولوپی با ۵۲ آبادی، کسلیان با ۱۷ آبادی، شرق و غرب شیرگاه با ۳۱ آبادی و دهستان لفور با ۲۹ آبادی تشکیل شده‌است. جه تسمیه و تاریخچه سوادکوه در دوران مختلف تاریخ، محدوده ثابتی نداشته و همواره حدود و مرز آن در اثرعوامل طبیعی، اقتصادی و سیاسی تغییر یافته‌است. کشفیات باستان‌شناسی بهمراه اسناد و مکتوبات تاریخی حاکی از آن است که سوادکوه از نواحی کهن طبرستان وایران بوده و انسجام بافت اجتماعی و فرهنگی آن در دوران اساطیری ایران ریشه دارد. این ناحیه همواره در تعیین مسیر تاریخ طبرستان حضور مؤثر داشته و مورد توجه حکام دولت مرکزی بوده‌است. مورخینی مانند ابن اسفندیار تا قبل از قرن دهم هجری قمری آنرا جزئی از تپورستان در ایالت فرشوادگر ذکر کرده‌اند که از شرق تا جرجان، از غرب تا دیارآذربایجان، از جنوب تا نواحی ری، قومس و دامغان وسعت داشت. ایالت فرشوادگر که در آثار مورخینی نظیر استرابون یونانی، ابن اسفندیار، میر ظهیرالدین مرعشی و کتاب اوستا از آن یاد شده ترکیبی از واژه‌های تبری فرش به معنی دشت و جلگه، واد به معنی کوه و گر به معنی دریا ذکر شده‌است. در برخی دیگر از منابع تاریخی مانند التدوین آمده که نام قدیم سوادکوه پتشخوارگر و پتشخرگر بوده و فرمانروایان و امرای بسیاری از این منطقه برخاسته و وقایع تاریخی مهمی نظیر ورود و سکونت فریدون پادشاه پیشدادی، پیکار رستم پهلوان مشهور شاهنامه فردوسی با دیوان مازندران و عبوراسکندر مقدونی در جنگ باداریوش سوم پادشاه ایران آخرین پادشاه هخامنشی در این ناحیه روی داده‌است. در روایات شاهنامه فردوسی و اوستا، کتاب دینی پیروان آئین زرتشت آمده‌است که سوادکوه در گذشته محل زندگی انسانهای متمدنی بوده که آئین دیوسنائی داشته واژهائی نظیر دیوا، دی، دوآزرک و دا که اکنون نیز در زبان بومیان این نواحی رایج می‌باشد، از آن روزگاران به یادگار مانده‌است. نشانه هائی نیز از آئین میترائیسم ومهرپرستی در قرون اولیه میلادی و اواسط حکومت پادشاهان ساسانی، در این ناحیه وجود داشت. در زمان یزگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی ایران، حکومت سرزمین سوادکوه به ولاش واگذار و لقب فرشواد جر شاه به او اعطا گردید. ساکنین این ناحیه به دلیل وضعیت طبیعی منطقه در بدو ورود سپاهیان عربها به ایران، سالیان متمادی با آنها و عوامل خلفای اموی مبارزه کرده و حتی تاقرن چهارم هجری بزبان پهلوی سخن می‌گفته و باخط پهلوی کتابت می‌کرده‌اند. کتیبه ای نیز به خط پهلوی ساسانی در بنای باستانی برج لاجیم بر جای مانده مربوط به قرن پنجم هجری قمری است. سرانجام اهالی منطقه با اختیار و تسلط کامل دین جدید را پذیرفته و به اسلام علوی روی آوردند. عده‌ای از مورخین بهمین دلیل سوادکوه را کوه سیاه معنی کرده و بر این عقیده‌اند که اعراب در طی سالها مبارزه با مردم این ناحیه شکست خورده و به دلیل هراس ناشی از هیبت کوههای مرتفع و سخت‌گذر که از انبوه درختان بلند و کهنسال پوشیده بوده نام سوادکوه یا کوه سیاه را بر این سزمین نهادند. در عهد خلافت مأمون خلیفه عباسی، اسپهبد مازیار به جر شاه یا پادشاه کوهستان ملقب گردید. این کوه بخشی از کوههای آپارسن قدیم بود که در کتاب اوستا او پامیری یسنا خوانده می‌شد و اکنون نیز همین نام در سوادکوه وجود دارد. در برخی از اسناد و مکتوبات تاریخی بجای مانده از جمله کتاب التدوین، سوادکوه را همان ناحیه مشهور فرشوادگر دانسته‌اند که در آثار مورخین مختلف در طی دوران تاریخی فرشوادگر، پرشخوارگر، پتشخوارگر، پرخواتروس، فرشوادجر، پذشخوارگر نیز خوانده شده‌است. در همین کتاب ذکر شده که تا زمان حکومت فریدون، ششمین پادشاه پیشدادی ایران، سوادکوه جزء اقطار مازندران در حوزه فرشوادگر بوده و فریدون در ناحیه شیلاب یا تیلاب سوادکوه بزرگ شده‌است. در کتاب اوستا نیز آمده که فرشوادگر در جنوب دریای فرا فکرت قرار دارد و تخت گاه دیوان مازنی است. در تحولات اجتماعی و تاریخی بعد از قرن پنجم تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری نیز همواره نام سوادکوه بعنوان منطقه‌ای امن و محفوظ مطرح بوده‌است. بهمین دلیل باید اذعان داشت که بافت فرهنگی، اجتماعی و تمدن غنی و باستانی این منطقه به سنت دیگر مناطق کشور در طی فراز و نشیبهای تاریخ دچار آسیب کمتری شده‌است. نام این منطقه از واژه هند و ایرانی سو، زئو، دئو، گرفته شده که معادل واژه فارسی روشنائی است. واژه‌های شبیه آنها نیز کماکان در گویش و نام اماکن مختلف وجود دارد. واژه سات نیز در اغلب نقاط مازندران بجای واژه صاف و روشن بکار می‌رود. در سوادکوه نیز در نام روستای سات روآر، مرتع سوته، رودخانه ذبیر و در زیرآبو سئو رؤیا آب روشن، فرمانهای مختلف این واژه باستانی دیده می‌شود. درحال حاضر نیز اهالی منطقه کوههای صاف و عاری از درخت را ساکو می‌خوانند که مخفف کلمه سات کوه یا کوه صاف می‌باشد. عده‌ای نیز بر این عقیده‌اند که نام سوادکوه از کوه سوات گرفته شده که در جنوب شرقی روستای چرات در دهستان ولوپی واقع شده و در ارتفاعات آن آثاری از تمدن قدیم مشاهده می‌شود که احتمالاً به دلیل استقرار حاکمان قدیم سوادکوه بر جای مانده‌است. با توجه به اینکه واژه سات با دگرگونی واژه سئو یا دئو پدید آمده و به معنی صاف روشن در جملات بکار می‌رود بهتر آن است که نام سوادکوه را بر گرفته از واژه سات کوه یا کوه صاف و بدون درخت بدانیم. در حال حاضر نیز واژه‌های سات روآر به معنی آب زلال و روشن، سئو درکا به معنی زلال و صاف، ذیب لا به معنی روشن و در گویش بومیان منطقه بکار می‌رود. عده‌ای از محققین نیز معقدند که نام سوادکوه با تغییر واژه کهن فرشوادگر به فرشواد کوه سپس تبدیل آن به سوادکوه پدید امده‌است. در بر خی از اسناد و کتب تاریخی اسامی دیگری مانند سواته کوه، و کولاچی نیز برای این نا حیه بکار رفته‌است. میرظهیرالدین مرعشی نیز در میان وقایع تاریخی قرن هشتم هجری قمری آن را گلابی نامیده که علت آن معلوم نیست. پرونده: |left|thumb|تصور سه خط طلا در شهرستان سوادکوه تاحدود ۱قرن پیش اقتصاد عمده مردم سوادکوه دامپروری بوده وبا زندگی عشایری وکوچ نشینی امرار معاش می‌کردند که هنوز بازماندگان این نسل درگوشه وکناره این منطقه باهمان سبک ساده زندگی به چشم می‌خورند اما با تأسیس راه آهن و کشف رگه‌های زغال سنگ در کوههای سوادکوه و پیامد آن احداث معادن استخراج زغال سنگ و ترانسفر آن بکمک لوکوموتیو به اصفهان سبک جدیدی در کسب درآمد مردم و تغییر زندگی کوچ نشینی به زندگی کارگری و مقرری بگیری معادن بوجوآورد. مجموعه معادن کارسنگ، کارمزد، تاریک دره و... ازین قبیل می‌باشند. رونق سوادکوه نیز ازهمان زمان شروع شد تا اینکه در اواسط دهه ۷۰ به دلیل بی کفایتی برخی مدیران شرکت البرز مرکزی و واگذاری بی حساب و کتاب بیت المال به بخش خصوصی، این شرکت عظیم که با دستان پینه بسته کارگران بومی قوت گرفته بود به بن‌بست رسید... آثار رکود شدید اقتصادی وفقر مردم سوادکوه واعتیاد فراگیر جوانان ناشی از همین به تاراج بردن شرکت و اموال آن توسط بخش خصوصی و صدالبته لابی مدیران ومسؤلان وقت می‌باشد.

علی صیاد شیرازی

سپهبد علی صیاد شیرازی (۲۳ خرداد۱۳۲۳-۲۱ فروردین۱۳۷۸)۱ فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و عضو شورای عالی دفاع بوده‌است. او متولد روستای کبودگنبد شهرستان درگز استان خراسان رضوی است. وی یکی از فرماندهان جنگ ایران و عراق بود. صیاد شیرازی پس از ۳۲ سال خدمت در یگانهای مختلف نیروی زمینی ارتش در تهران و مقابل درب منزلش، به دست نیروهای مسلح سازمان مجاهدین خلق، ترور شد. مراسم تدفین او با حضور سید علی خامنه‌ای، فرمانده کل قوا و جمعی از فرماندهان یگانهای مختلف نیروهای مسلح ایران و مردم برگزار شد. زندگی شخصی تولد علی صیادشیرازی در سال ۱۳۲۳ در شهرستان درگز۲ شهرستان درگز از توابع استان خراسان رضوی متولد شد۳۴ ۵ مادرش شهربانو و پدرش زیاد نام داشت. مادرش اهل انارک از توابع نایین و پدرش، که از عشایر قشقایی۲ بود، به استخدام ژاندارمری در آمد و سپس به ارتش منتقل شد. او به همراه پدر و خانواده، مانند دیگر خانواده‌های نظامیان، از شهری به شهری مهاجرت می‌کرد. شهرهای مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محلّ پرورش وی شدند۲.ن تحصیلات و ازدواج علی صیاد شیرازی، در سال ۱۳۴۰ برای ادامه تحصیل به تهران آمد۶ و سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال ۱۳۴۲ موفق به اخذ دیپلم گردید۲. در سال ۱۳۴۳ در کنکور دانشکده افسری شرکت کرد و پذیرفته شد و سرانجام در مهرماه ۱۳۴۶ در رسته توپخانه دانش آموخته شد و با درجه ستوان دومی وارد ارتش گردید.۲۴ پس از طی دوره آموزشی در شیراز و اصفهان به لشکر تبریز و سپس لشکر زرهی کرمانشاه منتقل شد.۲ او در سال ۱۳۵۰ برای گذراندن دوره آموزش زبان انگلیسی به تهران منتقل شد و پس از پایان کلاس به موجب تسلط بالایی که به دست آورده بود، از استادان زبان انگلیسی ارتش شد. وی زمانی که تصمیم داشت با دختر عموی خود، عفت شجاع، ازدواج کند، با مخالفت ارتش حکومت پهلوی روبرو شد. حکومت پهلوی دلیل مخالفتش را سابقه مبارزاتی پدر عفت شجاع با حکومت مطرح کرد. اما سرانجام در اثر اصرار ستوان شیرازی، ارتش حکومت پهلوی با این ازدواج موافقت کرد.۷ وی در سال ۱۳۵۲ برای تکمیل تخصص‌های توپخانه از طرف ارتش به آمریکا اعزام شد۸ تا دوره هواسنجی بالستیک را بگذراند. او این دوره آموزشی را در شهر فورت سیل در ایالت اوکلاهما، در منطقه‌ای نظامی، با موفقیت طی کرد و پس از گذراندن دوره، با تخصصی جدید به ایران مراجعت کرد.۶۲ ارتش برای استفاده از دانش نظامی ستوان، او را در سال ۱۳۵۳ به اصفهان (مرکز توپخانه) منتقل کرد.۲۳ مبارزات سیاسی پیش از انقلاب علی در اصفهان با یافتن دوستان جدید مطالعات مذهبی خود را پی گرفت و شخصیت سیاسی خویش را بارز ساخت و در نامه‌ای که برای سرگرد محمد مهدی کتیبه، یکی از افسران مذهبی، ارسال کرد این جمله را نوشت: «در مورد برنامه‌های مذهبی بحمدالله پیش می‌رویم مخصوصاً در آن قسمت که می‌دانید». این جمله حساسیت ضد اطلاعات را برانگیخت و از آن پس وی تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقیق و مراقبت متوالی، او را «متعصب مذهبی» معرفی کردند و مراقبت از وی را شدت بخشیدند۲. سروان صیاد در اواخر حکومت پهلوی به دلیل این که در بین افسران، ضدیت با حکومت وقت می‌کرد و از مخالفان حکومت پهلوی بود، ضد اطلاعات از قرار دادن جنگ افزار در اختیار وی ممانعت کرد و اعلام نمود که از واگذاری مشاغل حساس به او خودداری شود. سرانجام سروان در ۱۹ بهمن دستگیر و زندانی شد و در آستانه پیروزی انقلاب، در بهمن ۱۳۵۷ آزاد شد۲۴۶. بعد از انقلاب صیاد شیرازی پس از پیروزی انقلاب با رحیم صفوی و شخصی به نام احمد سالک آشنا می‌شود و با یکدیگر از پادگانهای اصفهان حفاظت می‌کنند۴. مسئولیت‌ها اعطای سردوشی به سربازان سان دیدن از سربازان وی پس از پیروزی انقلاب ایران، در بحبوحهٔ غائله سال ۱۳۵۸ ضد انقلاب در کردستان، به فرماندهی عملیات شمال غرب کشور برگزیده شد و در نبردهای کردستان به همراه دکتر مصطفی چمران نقش مهمی ایفا نمود۳. پس از حوادث کردستان، صیاد با درجه سرگردی به همراه رحیم صفوی به غرب اعزام می‌شود و با همکاری ارتش و سپاه سنندج را فتح می‌کنند. این عملیات در کردستان موجب می‌شود تا او با درجه سرهنگی به فرماندهی عملیات غرب منصوب شود. در سردشت یک گروه 500 نفری تحت فرماندهی او در کمین دشمن افتاده و با 457 نفر کشته و تلفات تجهیزاتی شکست سختی به بار آورد. در پاسخ به سوالات فرماندۀ کل قوا بنی صدر در مورد تلفات، صیاد شیرازی پاسخ می‌دهد که آنان به بهشت می‌روند و برای جبران شکست درخواست استفاده از بمب ناپالم می‌کند که با خشم شدید و مخالفت بنی صدر مواجه می‌شود.۹ این اختلافات موجب خلع دو درجه، برکناری، و دستور محاکمۀ نظامی صیاد شیرازی می‌شود۲۲۴. پس از خلع بنی صدر، با حضور محمدعلی رجایی در سمت ریاست جمهوری، صیادشیرازی بار دیگر با دریافت دو درجه، به ارتش بازگشت۱۰ و برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش تحت عنوان قرارگاه حمزه سیدالشهداء را راه اندازی کرد۲۴۳۶ علی صیاد شیرازی و محسن رضایی سرهنگ با تأسیس قرارگاه حمزه سیدالشهداء لشکرهای ۶۴ ارومیه و ۲۸ کردستان و تیپ ۲۳ هوابرد و تیپ ۳۰ گرگان، شهرهای بوکان و اشنویه را آزاد کرد.۲۶ پس از کشته شدن سرلشکر ولی الله فلاحی در ۹ مهر ۱۳۶۰، سرلشکر قاسمعلی ظهیرنژاد (فرماندهٔ وقت نیروی زمینی) به سمت رییس ستاد مشترک ارتش منصوب شد و صیاد شیرازی (با درجه سرهنگی) به درخواست اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس شورای عالی دفاع و با حکم آیت‌الله خمینی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب شد.۳۲ او با مشارکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عملیات طریق القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، مسلم‌بن‌عقیل، مطلع‌الفجر، محرم، والفجر۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۹، عملیات خیبر و بدر و قادر شرکت نمود و پیروزی‌های بزرگی را برای ایران به ارمغان آورد۲. سرهنگ علی صیاد شیرازی در مرداد سال ۱۳۶۵ از فرماندهی نیروی زمینی استعفا داد و با پیشنهاد سید علی خامنه‌ای و تصویب سید روح‌الله خمینی به سمت «نمایندگی رهبری در شورای عالی دفاع» منصوب شد۲. او در تیر ماه ۱۳۶۵ با پیشنهاد سید علی خامنه‌ای۱۱ به فرمان فرمانده کل قوا به عضویت شورای عالی دفاع منصوب شد و در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ به درجه سرتیپی ارتقاء یافت۲۴. ۱۱۱۱. سرتیپ صیاد شیرازی در سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد که در خلال آن مرزهای غربی ایران مورد هجوم مجاهدین خلق قرار گرفته بود، با طراحی عملیاتی تحت عنوان عملیات مرصاد نیروهای متجاوز را شکست داد۲. در مهر ۱۳۶۸، بنابه درخواست رئیس ستاد کل نیروهای‌مسلح، و با موافقت و حکم فرماندهی کل‌قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای‌مسلح۴ و در شهریور ۱۳۷۲ به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای‌مسلح منصوب شد. او پنج روز قبل مرگ در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ همزمان با عید غدیر از سوی فرمانده کل قوا به درجه سرلشکری ارتقا پیدا کرد که این درجه مجدداً پس از کشته شدن وی به سپهبدی ارتقا یافت.۲۴ ترور صیاد شیرازی در بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به وسیله عوامل مسلح مجاهدین خلق در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونی‌اش واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش کشته شد.۳۲۶ در مراسمی با حضوررهبر انقلاب سیدعلی خامنه‌ای و مقامات لشکری و کشوری و جمع کثیری از دوستدارانش، علی صیاد شیرازی در قطعه ۲۹ بهشت زهرا دفن شد. ۱۲۱۳ پس از ترور سرلشکر رحیم صفوی فرمانده وقت سپاه پاسداران در حاشیه مراسم یازدهمین سالگرد ترور گفت: عملیات تلافی‌جویانه سپاه پاسداران در همان سال اول ترور، با شلیک بیش از هزار گلوله توپ و موشک به مقرهای منافقین در داخل خاک عراق انجام شد. رحیم صفوی تصریح کرد: بدون شک دستور ترور صیاد شیرازی از یک رده بالاتر به منافقین داده شد و شخص صدام این دستور را به منافقین داد.۱۴ سرلشکر صفوی افزود: سپاه پاسداران در همان سال اول ترور وی، طی یک طرح عملیاتی از ساعت ۴ تا ۸ صبح تمام مقرهای منافقین از پادگان اشرف گرفته تا العماره را با شلیک بیش از هزار موشک و گلوله توپ‌خانه برد بلند، منهدم و تلفات سنگینی را به منافقین وارد کرد. به دنبال این عملیات، عراق واکنش شدیدی از خود نشان نداد و تنها به گله مختصری بسنده کرد۱۵ امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، دلایل و بهانه های اصلی ترور سپهبد صیاد شیرازی توسط منافقین را شکست و ضربه ای دانست که این گروه در عملیات مرصاد در اثر تدابیر و فرماندهی صیاد شیرازی متحمل شده بودند. وی افزود صیاد شیرازی با شناخت خوبی که از منطقه و نیروها داشت به پایگاه کرمانشاه رفت و با بالگرد 214 هوانیروز، عملیات شناسایی از منطقه را انجام داد و در نهایت با ساماندهی و تدابیر ویژه خود با کمک و هدایت نیروها، ضربه مهلکی در عملیات مرصاد به منافقین وارد و منافقین را مجبور به عقب نشینی کرد.۱۶ کتاب‌شناسی مجموعه مقالات اولیننشست کنفرانس بررسی دفاع مقدس / به‌کوشش ذاکر صالحی / دانشگاه امام حسین (ع)/ ۱۳۷۱. سونای زعفرانیه / علیرضا نوری‌زاده. خاطرات امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی / مرکز اسناد انقلاب اسلامی / ۱۳۷۸. خاطرات سال‌های نبرد / محسن مؤمنی / دفتر ادبیات و هنر مقاومت و نشرشاهد / ۱۳۷۸. صیاد دل‌ها / احمد حسینیا / ارتش جمهوری اسلامی ایران، سازمانعقیدتی سیاسی / ۱۳۷۸. ناگفته‌های جنگ / تدوین احمد دهقان / دفتر ادبیات وهنر مقاومت / ۱۳۷۸. یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی / محسن کاظمی / دفترادبیات و هنر مقاومت / ۱۳۷۸. عملیات آزادسازی سنندج و گردنه صلوات‌آباد (اردیبهشت ۱۳۵۹) / تدوین علی صادقی‌گویا / ایران سبز / ۱۳۷۹. عملیات شیندرا /تدوین علی صادقی‌گویا / هیات معارف جنگ / ۱۳۷۹. اسطوره‌ها / به‌کوشش خلیلاسفندیاری / نشر شاهد / ۱۳۸۰. یادداشت‌های ویژه سپهبد علی صیاد شیرازی (۱۳۶۴تا ۱۳۶۸) / به‌کوشش سیدحسام هاشمی / ایران سبز / ۱۳۸۰. امیر دلاور /گردآورنده امیرحسین انبارداران / نشر شاهد / ۱۳۸۱. گردنه خان تا قله آربابا /تدوین علی صادقی‌گویا / ایران سبز / ۱۳۸۱. ـ مسافر صبح / به‌کوشش شورای شعربنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع‌مقدس / موسسه فرهنگی و انتشاراتی نخلستان / ۱۳۸۱. در کمین گل سرخ / محسن مومنی / سوره مهر / ۱۳۸۲. یادگاران (جلد ۱۱:کتاب صیاد شیرازی) / رضا رسولی / روایت فتح / ۱۳۸۲. رفتارشناسی ایثارگران(سیری در رفتارشناسی امیر شهید سپهبد علی صیاد شیرازی) / محمودرضا امینی /شعاع / ۱۳۸۳. ـ یاد یار / هیبت‌الله اسدی / دانشگاه افسری امام علی (ع) / ۱۳۸۳. افلاکیان زمین (جلد ۱۰: علی صیادشیرازی) / محمدحسین عباسی ولدی / نشرشاهد / ۱۳۸۴. خدا می‌خواست زنده بمانی (کتاب صیاد شیرازی) / فاطمه غفاری /روایت فتح / ۱۳۸۴. سفر به ماوراء / کاوه خاتمی / ایران سبز / ۱۳۸۴. هرچند دیر / هیبت‌الله اسدی / ایران سبز / ۱۳۸۴. آخرین گلوله صیاد / داوودامیریان / نشر صریر / ۱۳۸۵. عاشق‌ترین صیاد/ محبوبه معراجی‌پور/ مرکز اسنادانقلاب اسلامی / ۱۳۸۵. منش فرماندهی / احمد نوروزی فرسنگی / عرشان / ۱۳۸۵. پرواز غریبانه / مهدی وحیدی صدر / حدیث نینوا (قم) / ۱۳۸۶. جلوه یار /احمد حسینیا / ایران سبز / ۱۳۸۶. سخن آشنا / علی اعوانی / ارتش جمهوری اسلامی ایران، سازمان عقیدتی سیاسی (نشر آجا) / ۱۳۸۶