شهرستان سوادکوه یکی از شهرستانهای استان مازندران در شمال ایران است که در ناحیهٔ البرز مرکزی و در مجاورت استان سمنان قرار گرفته است. مهمترین شهر این شهرستان شهر زیراب بوده که دارای بیشترین جمعیت و مساحت در سطح شهرستان میباشد. شهر پل سفید که از نظر جمعیت و وسعت کوچکتر از زیراب است مطابق تقسیمات بازمانده از دوره پهلوی مرکز این شهرستان میباشد. شهرستان سوادکوه از سمت شمال به شهرستان قائمشهر، از سمت جنوب به شهرستان فیروزکوه در استان تهران و شهرستان مهدیشهر در استان سمنان، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به شهرستان ساری و ارتفاعات دودانگه و دهستان چاشم (شهریارکوه)(جبال شروین) در شهرستان مهدیشهر محدود است. بر اساس آخرین سرشماری عمومی کشور جمعیت آن۶۸۲۸۶ نفر بوده و مساحت آن به ۲۰۷۸ کیلومتر مربع میرسد. این شهرستان با ترا کم نسبی جمعیت ۹/۳۲ نفر در هر کیلومتر مربع مساحت، دارای پائینترین میانگین در سطح شهرستانهای استان مازندران است. طبق جدیدترین تقسیمات کشوری سوادکوه از دو بخش بنامهای مرکزی وشیرگاه، چهار شهر بنامهای پل سفید، زیرآب، شیرگاه وآلاشت. شش دهستان بنامهای سرخ کلاً با ۲۰ آبادی، راستوپی با ۶۹ آبادی، ولوپی با ۵۲ آبادی، کسلیان با ۱۷ آبادی، شرق و غرب شیرگاه با ۳۱ آبادی و دهستان لفور با ۲۹ آبادی تشکیل شدهاست. جه تسمیه و تاریخچه سوادکوه در دوران مختلف تاریخ، محدوده ثابتی نداشته و همواره حدود و مرز آن در اثرعوامل طبیعی، اقتصادی و سیاسی تغییر یافتهاست. کشفیات باستانشناسی بهمراه اسناد و مکتوبات تاریخی حاکی از آن است که سوادکوه از نواحی کهن طبرستان وایران بوده و انسجام بافت اجتماعی و فرهنگی آن در دوران اساطیری ایران ریشه دارد. این ناحیه همواره در تعیین مسیر تاریخ طبرستان حضور مؤثر داشته و مورد توجه حکام دولت مرکزی بودهاست. مورخینی مانند ابن اسفندیار تا قبل از قرن دهم هجری قمری آنرا جزئی از تپورستان در ایالت فرشوادگر ذکر کردهاند که از شرق تا جرجان، از غرب تا دیارآذربایجان، از جنوب تا نواحی ری، قومس و دامغان وسعت داشت. ایالت فرشوادگر که در آثار مورخینی نظیر استرابون یونانی، ابن اسفندیار، میر ظهیرالدین مرعشی و کتاب اوستا از آن یاد شده ترکیبی از واژههای تبری فرش به معنی دشت و جلگه، واد به معنی کوه و گر به معنی دریا ذکر شدهاست. در برخی دیگر از منابع تاریخی مانند التدوین آمده که نام قدیم سوادکوه پتشخوارگر و پتشخرگر بوده و فرمانروایان و امرای بسیاری از این منطقه برخاسته و وقایع تاریخی مهمی نظیر ورود و سکونت فریدون پادشاه پیشدادی، پیکار رستم پهلوان مشهور شاهنامه فردوسی با دیوان مازندران و عبوراسکندر مقدونی در جنگ باداریوش سوم پادشاه ایران آخرین پادشاه هخامنشی در این ناحیه روی دادهاست. در روایات شاهنامه فردوسی و اوستا، کتاب دینی پیروان آئین زرتشت آمدهاست که سوادکوه در گذشته محل زندگی انسانهای متمدنی بوده که آئین دیوسنائی داشته واژهائی نظیر دیوا، دی، دوآزرک و دا که اکنون نیز در زبان بومیان این نواحی رایج میباشد، از آن روزگاران به یادگار ماندهاست. نشانه هائی نیز از آئین میترائیسم ومهرپرستی در قرون اولیه میلادی و اواسط حکومت پادشاهان ساسانی، در این ناحیه وجود داشت. در زمان یزگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی ایران، حکومت سرزمین سوادکوه به ولاش واگذار و لقب فرشواد جر شاه به او اعطا گردید. ساکنین این ناحیه به دلیل وضعیت طبیعی منطقه در بدو ورود سپاهیان عربها به ایران، سالیان متمادی با آنها و عوامل خلفای اموی مبارزه کرده و حتی تاقرن چهارم هجری بزبان پهلوی سخن میگفته و باخط پهلوی کتابت میکردهاند. کتیبه ای نیز به خط پهلوی ساسانی در بنای باستانی برج لاجیم بر جای مانده مربوط به قرن پنجم هجری قمری است. سرانجام اهالی منطقه با اختیار و تسلط کامل دین جدید را پذیرفته و به اسلام علوی روی آوردند. عدهای از مورخین بهمین دلیل سوادکوه را کوه سیاه معنی کرده و بر این عقیدهاند که اعراب در طی سالها مبارزه با مردم این ناحیه شکست خورده و به دلیل هراس ناشی از هیبت کوههای مرتفع و سختگذر که از انبوه درختان بلند و کهنسال پوشیده بوده نام سوادکوه یا کوه سیاه را بر این سزمین نهادند. در عهد خلافت مأمون خلیفه عباسی، اسپهبد مازیار به جر شاه یا پادشاه کوهستان ملقب گردید. این کوه بخشی از کوههای آپارسن قدیم بود که در کتاب اوستا او پامیری یسنا خوانده میشد و اکنون نیز همین نام در سوادکوه وجود دارد. در برخی از اسناد و مکتوبات تاریخی بجای مانده از جمله کتاب التدوین، سوادکوه را همان ناحیه مشهور فرشوادگر دانستهاند که در آثار مورخین مختلف در طی دوران تاریخی فرشوادگر، پرشخوارگر، پتشخوارگر، پرخواتروس، فرشوادجر، پذشخوارگر نیز خوانده شدهاست. در همین کتاب ذکر شده که تا زمان حکومت فریدون، ششمین پادشاه پیشدادی ایران، سوادکوه جزء اقطار مازندران در حوزه فرشوادگر بوده و فریدون در ناحیه شیلاب یا تیلاب سوادکوه بزرگ شدهاست. در کتاب اوستا نیز آمده که فرشوادگر در جنوب دریای فرا فکرت قرار دارد و تخت گاه دیوان مازنی است. در تحولات اجتماعی و تاریخی بعد از قرن پنجم تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری نیز همواره نام سوادکوه بعنوان منطقهای امن و محفوظ مطرح بودهاست. بهمین دلیل باید اذعان داشت که بافت فرهنگی، اجتماعی و تمدن غنی و باستانی این منطقه به سنت دیگر مناطق کشور در طی فراز و نشیبهای تاریخ دچار آسیب کمتری شدهاست. نام این منطقه از واژه هند و ایرانی سو، زئو، دئو، گرفته شده که معادل واژه فارسی روشنائی است. واژههای شبیه آنها نیز کماکان در گویش و نام اماکن مختلف وجود دارد. واژه سات نیز در اغلب نقاط مازندران بجای واژه صاف و روشن بکار میرود. در سوادکوه نیز در نام روستای سات روآر، مرتع سوته، رودخانه ذبیر و در زیرآبو سئو رؤیا آب روشن، فرمانهای مختلف این واژه باستانی دیده میشود. درحال حاضر نیز اهالی منطقه کوههای صاف و عاری از درخت را ساکو میخوانند که مخفف کلمه سات کوه یا کوه صاف میباشد. عدهای نیز بر این عقیدهاند که نام سوادکوه از کوه سوات گرفته شده که در جنوب شرقی روستای چرات در دهستان ولوپی واقع شده و در ارتفاعات آن آثاری از تمدن قدیم مشاهده میشود که احتمالاً به دلیل استقرار حاکمان قدیم سوادکوه بر جای ماندهاست. با توجه به اینکه واژه سات با دگرگونی واژه سئو یا دئو پدید آمده و به معنی صاف روشن در جملات بکار میرود بهتر آن است که نام سوادکوه را بر گرفته از واژه سات کوه یا کوه صاف و بدون درخت بدانیم. در حال حاضر نیز واژههای سات روآر به معنی آب زلال و روشن، سئو درکا به معنی زلال و صاف، ذیب لا به معنی روشن و در گویش بومیان منطقه بکار میرود. عدهای از محققین نیز معقدند که نام سوادکوه با تغییر واژه کهن فرشوادگر به فرشواد کوه سپس تبدیل آن به سوادکوه پدید امدهاست. در بر خی از اسناد و کتب تاریخی اسامی دیگری مانند سواته کوه، و کولاچی نیز برای این نا حیه بکار رفتهاست. میرظهیرالدین مرعشی نیز در میان وقایع تاریخی قرن هشتم هجری قمری آن را گلابی نامیده که علت آن معلوم نیست. پرونده: |left|thumb|تصور سه خط طلا در شهرستان سوادکوه تاحدود ۱قرن پیش اقتصاد عمده مردم سوادکوه دامپروری بوده وبا زندگی عشایری وکوچ نشینی امرار معاش میکردند که هنوز بازماندگان این نسل درگوشه وکناره این منطقه باهمان سبک ساده زندگی به چشم میخورند اما با تأسیس راه آهن و کشف رگههای زغال سنگ در کوههای سوادکوه و پیامد آن احداث معادن استخراج زغال سنگ و ترانسفر آن بکمک لوکوموتیو به اصفهان سبک جدیدی در کسب درآمد مردم و تغییر زندگی کوچ نشینی به زندگی کارگری و مقرری بگیری معادن بوجوآورد. مجموعه معادن کارسنگ، کارمزد، تاریک دره و... ازین قبیل میباشند. رونق سوادکوه نیز ازهمان زمان شروع شد تا اینکه در اواسط دهه ۷۰ به دلیل بی کفایتی برخی مدیران شرکت البرز مرکزی و واگذاری بی حساب و کتاب بیت المال به بخش خصوصی، این شرکت عظیم که با دستان پینه بسته کارگران بومی قوت گرفته بود به بنبست رسید... آثار رکود شدید اقتصادی وفقر مردم سوادکوه واعتیاد فراگیر جوانان ناشی از همین به تاراج بردن شرکت و اموال آن توسط بخش خصوصی و صدالبته لابی مدیران ومسؤلان وقت میباشد.
چهارشنبه 20 مرداد 1395 ساعت 10:46